خواندن خلاصه کتاب شیب نوشته ست گادین به تمام کسانی که می‌خواهند موفق‌تر باشند، توصیه می‌شود.

خلاصه کتاب شیب، نوشته ست گادین در سه جمله

1. برندگان حتی کارهای درست را در زمان درست ترک می‌کنند.
2. مردم به‌جای بهترین‌ها در دنیا، فقط به خوب‌ و کافی رضایت می‌دهند.
3. کامل و بی‌نقص بودن راز موفقیت نیست.

پنج نکته کلیدی

1. برای سوپراستار بودن، باید کاری استثنایی انجام دهید. نه‌تنها باید از شیب، جان سالم به در ببرید، بلکه باید از آن به‌عنوان فرصتی برای ایجاد چیزی خارق‌العاده استفاده کنید که همه درباره آن حرف بزنند، آن را به دیگران پیشنهاد دهند و آن را انتخاب کنند.
2. دفعه بعدی که متوجه شدید در کارتان متوسط هستید و می‌خواهید آن را کنار بگذارید، یادتان باشد فقط دو انتخاب خوب دارید: یا کار را ترک کنید یا استثنایی شوید. متوسط بودن ویژگی بازندگان است.
3. برندگان می‌دانند تحمل سختی و رنج فعلی باعث اجتناب از رنج‌های بزرگ آینده می‌شود.
4. تصمیم به ترک کردن یا نکردن شغل فعلی به یک ارزیابی ساده نیاز دارد: آیا رنج ناشی از این شیب به نور درخشان انتهای تونل می‌ارزد؟
5. ترک کار فعلی برای کوتاه‌مدت ایده بسیار بدی است، اما برای بلندمدت یک ایده عالی است، زیرا وقتتان را آزاد می‌کند تا در کار دیگری مهارت و برتری کسب کنید.

مهم‌ترین نکات خلاصه کتاب شیب

• برنده‌ها همیشه در حال ترک چیزی هستند. آن‌ها حتی کارهای مناسب را هم در زمان مناسب ترک می‌کنند تا به کار ایدئالشان بپردازند.
• مزایای فوق‌العاده نصیب افراد کمی می‌شود که بیش از دیگران دوام می‌آورند.
• کارهای اشتباه را کنار بگذارید. به کارهای درست بچسبید. جرأت انجام انواع کارهای درست را داشته باشید.
• باتوجه‌به زمان و فرصت محدودی که برای تجربه و آزمایش داریم، فقط خودمان را به گزینه‌های اصلی و مهم محدود می‌کنیم.
• مردم به‌جای بهترین‌ها، فقط به موارد خوب و کافی رضایت می‌دهند.
• تقریبا همه چیزهایی که در مدرسه درباره زندگی آموخته‌اید اشتباه است، اما اشتباه‌ترین مورد این است که کامل و بی‌عیب بودن راز موفقیت است.
• تقریبا همه چیزهایی که در زندگی ارزش انجام دادن دارند از شیب می‌گذرند.
• وقتی برای اولین بار کاری را شروع می‌کنید، جذاب و سرگرم‌کننده است. در روزها یا هفته‌های بعد، یادگیری سریع باعث می‌شود به مسیر ادامه دهید. این کار جدید هرچه باشد، به‌راحتی جذب آن می‌شوید و آن را ادامه می‌دهید. سپس شیب آغاز می‌شود. این شیب همان فاصله طولانی بین شروع کار و تسلط در آن است. این تلاش سخت و طولانی در واقع میانبر شما است، زیرا سریع‌تر از هر مسیر دیگری شما را به نقطه موردنظرتان می‌رساند.
• این شیب شما را منحصربه‌فرد می‌کند و منحصربه‌فرد شدن نوعی ارزش است.
• مسیر مارپیچ و بی‌انتها خسته‌کننده است، صخره صاف هم برای مدت کوتاهی هیجان‌انگیز است، اما هیچ‌کدام شما را از شیب عبور نمی‌دهد و هر دو راه محکوم ‌به شکست است.
• در دنیای رقابتی امروز، ناملایمات همیشه همراه شما است. هرچه راه سخت‌تر شود، شانس بیشتری برای برتری مقابل رقبا دارید.
• فقط زنده ماندن و بقا در این شیب کافی نیست. فقط وقتی این شیب را بپذیرید و به چشم فرصت به آن نگاه کنید، آنچه لیاقتش را دارید به دست می‌آورید.
• آگاهی از این‌که یک شیب روبه‌روی شما است، اولین قدم برای عبور از آن است.
• طبیعت انسان این است که کار‌های رنج‌آور را ترک کند، اما همین کارها شما را منحصربه‌فرد می‌کند.
• ترک کار هنگام رسیدن به شیب واقعا ایده بدی است. اگر سفری که شروع کرده‌اید ارزشش را داشته است و می‌خواهید هنگام مواجهه با شیب آن را کنار بگذارید، همه وقتی‌که تاکنون برای آن صرف شده را تلف کرده‌اید. اگر هنگام رسیدن به شیب هر کاری آن را ترک کنید، کمی بعد این روش به عادتتان تبدیل می‌شود. یعنی کارهای زیادی را شروع می‌کنید، اما تعداد کمی از آن‌ها را به نتیجه می‌رسانید.
• اگر نمی‌توانید از شیب عبور کنید، اصلا آن کار را شروع نکنید.
• اگر می‌خواهید سوپراستار باشید، باید کاری پیدا کنید که شیب تندی داشته باشد و همین شیب عامل تفاوت افرادی است که کار را شروع می‌کنند و افرادی که در نهایت موفق می‌شوند. باید از این شیب بگذرید و به طرف دیگر مسیر برسید.
• اگر بتوانید از این شیب عبور کنید؛ اگر بتوانید وقتی سیستم می‌خواهد شما را متوقف کند به مسیرتان ادامه دهید، به نتایج فوق‌العاده‌ای می‌رسید.
• برای اینکه سوپراستار باشید، باید کاری استثنایی انجام دهید. نه‌تنها باید از این شیب جان سالم به در ببرید، بلکه باید از آن به‌عنوان فرصتی برای ایجاد چیزی خارق‌العاده استفاده کنید که همه درباره آن حرف بزنند، آن را به دیگران پیشنهاد دهند و آن را انتخاب کنند.
• دفعه بعدی که متوجه شدید در کارتان متوسط هستید و می‌خواهید آن را کنار بگذارید، یادتان باشد فقط دو انتخاب خوب دارید: یا کار را ترک کنید یا استثنایی شوید. متوسط بودن ویژگی بازندگان است.
• انتقال احساسات مبنای فروش است، نه ارائه حقایق. اگر فقط با ارائه حقایق فروش انجام می‌شد، آن‌وقت یک بروشور تبلیغاتی یا یک سایت هم کافی بود.
• اگر نمی‌توانید به روشی استثنایی از شیب‌ها عبور کنید، باید آن کار را کنار بگذارید. همین‌الان آن را کنار بگذارید.
• برندگان می‌دانند که تحمل رنج فعلی از رنج‌های بزرگ‌تر در آینده جلوگیری می‌کند.
• تصمیم به ترک کردن یا نکردن کار به یک ارزیابی ساده نیاز دارد: آیا رنج ناشی از این شیب به نور درخشان انتهای تونل می‌ارزد؟
• اگر شغلتان مسیری بیهوده و بی‌سرانجام است، باید آن را ترک کنید و این واقعیت را بپذیرید که به پایان رسیده است.
• ترک استراتژیک کارهای بیهوده تصمیمی آگاهانه است که بر اساس گزینه‌های موجود اتخاذ می‌کنید. اگر متوجه شدید به بن‌بست رسیده‌اید و می‌توانستید در کارهای مفیدتری سرمایه‌گذاری کنید، ترک آن کار نه‌تنها معقول، بلکه هوشمندانه است.
• ترک کردن کار بیهوده بهتر از کنار آمدن با آن است، زیرا با ترک آن کار وقتتان آزاد می‌شود و می‌توانید در کار دیگری مهارت کسب کنید.
• در واقع، ترک کار به‌عنوان یک استراتژی کوتاه‌مدت بد و به‌عنوان یک استراتژی بلندمدت عالی است.