بیشیادگیری مهارتی قدرتمند برای رویارویی با جهان در حال تغییر است. توانایی یادگیری سریع مطالبِ سخت روزبهروز ارزشمندتر خواهد شد و ازاینرو، ارزشش را دارد که آن را تا حد توانتان توسعه دهید. حتی اگر لازم باشد در ابتدا برایش هزینه کنید.
بیشیادگیری راهبردی فشرده و خودمحور برای کسب مهارتها و اطلاعات است. بنابراین:
اولا، بیشیادگیری یک راهبرد است؛ راهبرد، یگانه راهحل ممکن برای مشکلی خاص نیست؛ اما شاید راهحل خوبی باشد. راهبردها ممکن است برای موقعیتهای معینی مناسب باشند، اما نه برای هر شرایطی. بر این اساس، بهکارگیری آنها فقط یک گزینه است نه حکمی لازمالاجرا.
ثانيا، بیشیادگیری خودمحور است؛ این یعنی خود شما تصمیم میگیرید که چه چیزی را یاد بگیرید و چرا. ممکن است شما یادگیرندهای کاملا خودمحور باشید، ولی همچنان معتقد باشید که شرکت در کلاسهای دانشکدهای خاص بهترین راه یادگیری است؛ یا معتقد باشید که خود بهتنهایی میتوانید از طریق پیگیری مراحل موجود در کتب درسی به خود آموزش دهید. خودمحوری، فرد هدایتکننده پروژه را مشخص میکند نه محل انجام آن را.
در نهایت اینکه، بیشیادگیری تلاشی فشرده است؛ تمامی بیشیادگیرانی که دیدهام، برای موفقیت بیشترشان در یادگیری، اقداماتی فراتر از معمول انجام میدادند. تلاش شجاعانه برای حرف زدن به زبانی که تازه با آن روبهرو شدهاید، بررسی هدفمند دهها هزار سوال درباره موضوعات جزئی، دستیابی به مهارت هنری از طریق تکرار و تمرین و…
بیشیادگیری برای تکتک افراد چه جایگاهی دارد؟
معتقدم از این راهبردِ یادگیری سریع مهارتهای سخت میتوانیم در ۳ موقعیت مهم استفاده کنیم: ارتقا شغل فعلی، تغییر آن به شغلی جدید و توسعه مزیتی پنهان در دنیایی رقابتی.
ارتقا شغل فعلی
برای اینکه بفهمید بیشیادگیری چطور میتواند باعث ارتقا حرفهتان شود، ماجرای کولبی دورانت را بخوانید. او بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه، در یک شرکت توسعه شبکه مشغول به کار شد؛ اما، میخواست سریعتر پیشرفت کند. یک پروژه بیشیادگیری را آغاز کرد تا نویسندگی تبلیغاتی را یاد بگیرد. ابتکار عمل را که به دست گرفت، توانست تواناییهایش را به رئیسش ثابت کند، ترفيع بگیرد و پیشرفت کند. شما میتوانید با انتخاب مهارتی ارزشمند و تمرکز روی توسعه سریع مهارت، سریعتر در شغلتان پیشرفت کنید.
تغییر شغل
معمولا مانع اصلی برای تغییر شغلمان به شغل موردعلاقه، یادگیری است. برای مثال، ویشال ماینی با حرفهاش که بازاریابی در دنیای فناوری بود، مشکلی نداشت. اما آرزویش این بود که بیشتر در مورد هوش مصنوعی تحقیق و فعالیت کند. متاسفانه، هوش مصنوعی نیازمند مجموعه مهارتهای فنی پیچیدهای بود که او فرانگرفته بود. بااینحال، از طریق یک دوره شش ماهه بیشیادگیری دقیق، مهارتهای کافی را در خود تقویت کرد و در نتیجه توانست زمینه کاریاش را تغییر دهد و شغلی در حوزه موردعلاقهاش بیابد.
تغییر آینده شغلی
در نهایت اینکه، هر پروژه بیشیادگیری آن مهارتها و امتیازهایی را که در کار خود پرورش دادهاید، تقویت میکند. دیانا فسنفلد سالها بود که بهعنوان کتابدار در زادگاهش، نیوزیلند، کار میکرد. به خاطر تعدیل نیروی دولتی و غلبه سریع فناوری بر حوزه کاریاش، نگران شد که مبادا تجربه حرفهایاش برای حفظ شغلش کافی نباشد. در نتیجه، تصمیم گرفت دو پروژه بیشیادگیری را عملی کند؛ یکی برای یادگیری آمار و زبان برنامهنویسی و دیگری برای یادگیری داده نمایی. این مهارتها برای حوزه کاری او ضروری بودند. با افزودن آنها به سابقه کاریاش در کتابداری، آینده نامعلوم شغلیاش را تغییر و احتمال جایگزینیاش با شخصی دیگر را کاهش میداد.
بنابراین بیشیادگیری آسان نیست. سخت و مایوسکننده است و نیازمند این است که از دامنه آسایش خود فراتر بروید؛ ولی نتایجی که به دست میآورید ارزش این زحمت و سختی را دارد.
نویسنده: اسکات یانگ
ناشر: نوین
ترجمه: مریم شبیری
میانگین امتیاز 4.9 / 5. تعداد آرا: 14
2 دیدگاه برای “با بیشیادگیری، شغل خود را ارتقا، تغییر و نجات دهید!”
دقیقا درسته
از برنامه تا اجرا، گاهی بینهایت فاصله وجود داره
هر چه ارزشمندتر همان اندازه سخت تر
مطالب خوب و آموزنده ای بود