گاهی کاری را به کارمندان واگذار می‌کنیم؛ ولی بعد می‌بینیم که به خوبی یا به روال انجام نمی‌شود؛ یعنی به‌گونه‌ای نمی‌شود که آن‌ها خودشان تا سال‌ها و ماه‌ها مرتب این کار را انجام دهند.

شاید یکی از پایه‌ای‌ترین و مهم‌ترین مشکلات این است که شما انرژی انجام لازم برای انجام آن کار را به حداقل نرسانده‌اید؛ مثلا فرض کنید از کارمندی می‌خواهید که هر بار صوتی را ویرایش کند و باید از دستگاهی مانند موبایل یا ویس‌رکوردر صوتی را وارد کامپیوترش کند و آن را ویرایش کند و آن کابل را در اختیارش قرار نداده‌ایم و هربار باید بیاید از ما آن کابل را دریافت و وصل کند سپس برگرداند، همین کار کوچک اضافه باعث می‌شود که یک انرژی اضافی به شخص تحمیل شود که انگیزه کارمند در انجام آن کار کمتر می‌شود.

یا اگر فایل‌هایتان در کامپیوتر مرتب نباشد، شاید همکارانتان می‌خواهند فایلی را پیدا کنند و به مشتری بدهند و چون این کار سخت است و یک انرژی اضافی را می‌خواهد باعث می‌شود که انجام نشود.

بنابراین شما به عنوان مدیر یکی از مهم‌ترین مهارت‌هایتان این است که وقتی کاری را واگذار می‌کنید، هر روز سعی کنید انرژی لازم برای انجام آن کار را کاهش دهید و حتی به مرور زمان شاید هفته‌ای یکبار یک بازبینی انجام دهید و اگر لازم است سعی کنید که باز انرژی انجام آن کار یک مقدار کاهش پیدا کند.

همه شرکت‌های موفق با این دید به موضوع نگاه می‌کنند که اگر لازم باشد کارمند برای یک کار ساده مراحل زیادی را انجام دهد و حتی یکی از آن موارد مقداری پراضطراب است شاید کلا از انجام آن کار منصرف شود.

پس کافی نیست که به همکارانمان کاری را واگذار کنیم و با شدت و قطعیت از آن‌ها بخواهیم که انجام دهند بلکه باید به آن‌ها کمک کنیم تا انرژی لازم برای انجام آن کار به حداقل برسد و اگر در این زمینه خوب و موفق عمل کردیم، می‌توانیم امیدوار باشیم که خیلی از کارها در محل کارمان به خوبی پیش برود. موفق باشید.