در این مقاله، جو پولیش، به یک گفتگو عمیق و بیپرده با کیت کانینگهام (نویسنده Keys to the Vault و The Road Less Stupid) و دیگر کارآفرینان صاحبنظر پرداخته است. هدف این متن، استخراج درسهای عملی، قابلاجرا و عمیق از صحبتها و تجربههای واقعی است. این درسها به منظور کاهش ریسک در کسبوکار و محافظت از آن در برابر چالشهای احتمالی ارائه شدهاند.
این مقاله به مخاطبان کمک میکند از «هیجانِ کور» و «توهمِ درمانگرِ یک راز» فاصله بگیرند و در عوض، ابزارها و عادات لازم برای کاهش ریسک در کسبوکار را بیاموزند. هدف نهایی، ساخت کسبوکاری است که بتواند در طوفانها تاب بیاورد و به موفقیت پایدار دست یابد.
در حقیقت، کاهش ریسک در کسبوکار از طریق اتخاذ استراتژیهای هوشمندانه و تصمیمگیریهای آگاهانه امکانپذیر میشود. با درک این اصول، هر کارآفرینی میتواند با اطمینان بیشتری مسیر خود را ادامه دهد.
چرا کاهش ریسک در کسبوکار موضوعی حیاتی است؟
بسیاری از افراد، ریسک را با پاداشهای احتمالی همارز میدانند و بر این باور هستند که هرچه ریسک بیشتر باشد، پاداش بیشتری نیز در انتظار است؛ اما کیت کانینگهام، هاوارد مارکس، وارن بافت و بسیاری دیگر از سرمایهگذاران و کارآفرینان موفق نشان دادهاند این طرز فکر، میتواند بسیار خطرناک باشد.
ریسک واقعی نهتنها با بزرگی پاداش؛ بلکه با احتمال و شدت باخت تعریف میشود. این اشتباه رایج باعث میشود افراد بدون درک کامل عواقب، بهسمت انتخابهای مخاطرهآمیز کشیده شوند؛ دقیقا مانند کسی که بهدلیل مسافت کوتاه، از بستن کمربند ایمنی خودداری میکند.
این پارادوکس نشان میدهد هرچه بیشتر ریسک را دستکم بگیرید، احتمال آسیبپذیری شما بیشتر میشود؛ بههمیندلیل کاهش ریسک در کسبوکار یک ضرورت است؛ نه یک انتخاب.
آنچه در ادامه خواهید خواند:
- چرا «ریسک بیشتر، پاداش بیشتر»، اغلب اشتباه است.
- چگونگی تضمین بقای کسبوکار از طریق ایجاد «دفاع سطح جهانی» در کنار «حمله سطح جهانی».
- سه سوال ساده اما قدرتمند برای ارزیابی دقیق تصمیمات.
- چگونگی استفاده از پریمورتوم برای تجسم و جلوگیری از شکست قبل از وقوع آن.
- اهمیت «زمانِ تفکر» برای تصمیمگیریهای بهتر و تولید ایدههای نو.
- نقش حیاتی هیئتمدیرهها و مشاوران در کمک به شما برای گفتن «نه» به انتخابهای غلط.
- هفت استراتژی عملی برای کاهش ریسک در کسبوکار که میتوانید از همین هفته آنها را پیادهسازی کنید.
درک نادرست از ریسک و کاهش ریسک در کسبوکار
«هرچه کمتر ریسک را ببینید، بیشتر میشود». این جمله وارن بافت، با یک مثال ساده و گویا، این مفهوم را بهخوبی روشن میکند. او در بازی گلف با شرطهای ۲۰ دلار و ۲۰ هزار دلار مواجه شد. در شرایطی که احتمال موفقیت (مثلا زدن یک توپ بهصورت مستقیم در سوراخ) بسیار پایین بود، او شرط بزرگتر را نپذیرفت.
بافت این کار را نه به دلیل کمبود پول؛ بلکه به دلیل بیمنطق بودن قمار انجام داد. او میآموزد وقتی احتمال موفقیت بسیار پایین است، نباید پاداش وسوسهانگیز باعث تصمیمات احمقانه شود. در واقع، بافت اهمیت توجه به ابعاد نسبی ریسک و توان تحمل ضرر را نشان میدهد. این تفکر، کلید اصلی کاهش رشد در کسبوکار است.
هوارد مارکس، سرمایهگذار معروف، جملهای عمیق دارد که در نگاه اول ممکن است عجیب به نظر برسد؛ اما حقیقتی بزرگ را در خود جای داده است: «نادیده گرفتن ریسک، آن را از بین نمیبرد؛ بلکه به آن قدرت میبخشد».
دفاع در کاهش رشد در کسبوکار
دفاع در کاهش ریسک در کسبوکار به اندازه حمله مهم است. بسیاری از کارآفرینان تنها بر رشد تمرکز میکنند؛ اما کیت کانینگهام بر اهمیت ایجاد یک «دفاع سطح جهانی» تاکید دارد. این رویکرد بهمعنای محافظت از کسبوکار در برابر بحرانها و شوکهای غیرمنتظره است.
همانطور که کانینگهام اشاره میکند، یک خانه مقاوم در برابر طوفان تا قبل از وقوع طوفان با خانهای معمولی تفاوتی ندارد؛ تفاوت اصلی زمانی مشخص میشود که بحران رخ دهد. بههمینترتیب، پایداری یک کسبوکار تنها در شرایط سخت و بحرانی مشخص میشود. وارن بافت نیز بر این اصل تاکید داشت که بهتر است بقای یک سازمان در شرایط منفی تضمین شود تا موفقیت آن صرفا بر اساس پیشبینی شرایط مثبت بنا شود.
چگونه دفاع را در کسبوکار خود بسازیم؟
- برنامهریزی همزمان: زمانی که برای رشد برنامهریزی میکنید، همزمان یک برنامه دفاعی نیز آماده کنید.
- ایجاد بودجه اضطراری: مبلغ مشخصی را برای روزهای سخت کنار بگذارید.
- خطوط اعتباری: برای تامین مالی اضطراری، خطوط اعتباری با بانکها و موسسات مالی را فعال نگه دارید.
- تیم جایگزین: برای نقشهای کلیدی، تیمهای جایگزین و آماده به کار داشته باشید.
- قراردادهای نگهداری مشتری: قراردادهای بلندمدت با مشتریان وفادار، جریان درآمدی شما را در شرایط سخت تضمین میکند.
پیادهسازی این اقدامات، نهتنها به کاهش ریسک در کسبوکار کمک میکند؛ بلکه آن را برای مقابله با هرگونه طوفان اقتصادی یا بحران پیشبینینشده آماده میسازد.
سه سوال کلیدی برای کاهش ریسک در کسبوکار
کیت کانینگهام یک فرمول ساده و در عین حال قدرتمند برای ارزیابی هر تصمیم مالی یا استراتژیک ارائه میدهد که به کاهش ریسک در کسبوکار کمک میکند. این سه سوال عبارتاند از:
1. چه پتانسیل سودی وجود دارد؟
2. چه پتانسیل زیانی وجود دارد؟
3. آیا میتوانم با آن زیان کنار بیایم؟
معمولا در ارزیابی پتانسیل سود بسیار موفق هستیم؛ زیرا دوست داریم به آیندهای روشن امیدوار باشیم؛ اما اغلب در تخمین پتانسیل زیان، ناتوان عمل میکنیم یا آن را کوچک میشماریم؛ بههمیندلیل، قبل از هرگونه سرمایهگذاری یا تصمیم بزرگ، باید این سه سوال را بهصورت شفاف و صادقانه پاسخ دهید. این کار کمک میکند تصمیمات عاقلانهتری بگیرید و از زیانهای جبرانناپذیر جلوگیری کنید.
همانطور که گفته شد:
تجزیهتحلیل پیش از شکست
یکی از ابزارهای دفاعی موثر برای کاهش ریسک در کسبوکار، تکنیک «پری-مورتم» (Pre-mortem) یا «تجزیهتحلیل پیش از شکست» است. برخلاف «پستمورتم» که پس از وقوع یک فاجعه انجام میشود، در این روش، شما به آینده سفر میکنید و فرض را بر این میگذارید پروژهتان با شکست کامل مواجه شده است.
سپس از خودتان میپرسید:
- چه عواملی باعث این شکست شدند؟
- چه فرضیاتی اشتباه بودند؟
- چه ریسکهایی نادیده گرفته شدند؟
این تمرین قدرتمند امکان میدهد:
1. نقاط ضعف را شناسایی کنید: با تجسم شکست، مفروضات غیرمنطقی و نقاط ضعف پنهان پروژه آشکار میشوند.
2. برنامهریزی دفاعی انجام دهید: این رویکرد کمک میکند اقدامات دفاعی مشخصی را برای کاهش ریسک در کسب و کار و جلوگیری از وقوع سناریوهای منفی طراحی کنید.
در نهایت، استفاده از این روش کمک میکند پیش از دیر شدن، مشکلات بالقوه را شناسایی کرده و برای مقابله با آنها آماده شوید؛ بهاینترتیب، کاهش ریسک در کسبوکار از یک هدف نظری به یک اقدام عملی و موثر تبدیل میشود.
زمانِ تفکر: توقف برای پیشرفت سریعتر
در دنیای پرشتاب کسب و کار، مدیران اغلب درگیر کارهای روزمره میشوند و فرصتی برای تفکر عمیق پیدا نمیکنند؛ اما کیت کانینگهام بر عادت «زمانِ تفکر» تاکید دارد، عادتی که به طور مستقیم به کاهش ریسک در کسبوکار کمک میکند.
این زمان به رهبران اجازه میدهد از شلوغی فاصله بگیرند و با ذهنی آرام به مسائل مهم بپردازند. بهجای واکنشهای عجولانه و احساسی، میتوانید به طور هدفمند به چالشها فکر کنید و راهحلهای بهتری بیابید. این زمان تفکر، کمک میکند تا:
- ریشه مشکلات را پیدا کنید: بهجای حل کردن علائم، به علت اصلی مشکلات پی ببرید.
- تصمیمات استراتژیک بگیرید: با فیلتر کردن ایدههای مختلف، بهترین راه را برای پیشبرد اهداف انتخاب کنید.
- خلاقیت را پرورش دهید: در سکوت، ایدههای نو و غیرمنتظره به ذهن میرسند که میتوانند مسیر کسبوکارتان را تغییر دهند.
تشخیص مشکل واقعی
یکی از بزرگترین اشتباهات در مدیریت، تلاش برای حل مشکلاتی است که فقط علائم یک مسئله بزرگتر هستند. برای مثال، یک کسبوکار ممکن است به دلیل کیفیت پایین محصول، با کاهش فروش مواجه شود؛ اما بهجای بهبود محصول، بودجه را صرف افزایش تبلیغات کند.
این رویکرد نهتنها ناکارآمد است؛ بلکه منابع را هدر میدهد و ریسک شکست را افزایش میدهد. برای کاهش ریسک در کسبوکار، باید ابتدا مشکل واقعی را شناسایی کنید. یک راهکار موثر، استفاده از سوالات عمیق است: «اگر این مشکل حل شود، چه تغییراتی رخ میدهد؟»
پاسخ به این سوال کمک میکند معیارهای دقیق موفقیت را تعریف کرده و مطمئن شوید تلاشهایتان به حل مسئله اصلی منجر میشود.
تخصیص منابع؛ نه فقط تعیین اولویت
بسیاری از سازمانها اولویتهای خود را مرتبا تغییر میدهند؛ اما هرگز منابع خود را متناسب با آنها جابهجا نمیکنند.
کیت کانینگهام این وضعیت را «آرزوگری» مینامد. برای اینکه یک ایده یا اولویت به واقعیت تبدیل شود، باید منابع واقعی، یعنی پول، نیروی انسانی و زمان، به آن اختصاص یابد. اگر اولویت جدیدی برای رشد یک محصول تعیین کردهاید، باید تیم، بودجه و زمان مورد نیاز را به آن پروژه منتقل کنید.
کاهش ریسک در کسبوکار تنها زمانی ممکن است که بین تصمیمات استراتژیک و تخصیص منابع واقعی هماهنگی کامل وجود داشته باشد. بدون این هماهنگی، اهداف شما صرفا روی کاغذ باقی میمانند.
اهمیت هیئتها و مشاوران
رهبران در طول مسیر حرفهای خود اغلب در بالاترین سطوح تصمیمگیری احساس تنهایی میکنند. این تنهایی میتواند به تصمیمگیریهای عجولانه و بدون پشتوانه منجر شود که ریسکهای جدی را به کسبوکار تحمیل میکند؛ بههمیندلیل، برای کاهش ریسک در کسبوکار، بسیار حیاتی است که خود را با افرادی صادق، باهوش و با تجربه احاطه کنید که در صورت لزوم، جرئت «نه» گفتن به ایدههای شما را داشته باشند.
یک هیئتمدیره قوی یا گروهی از مشاوران خارجی باتجربه، نقش یک سپر دفاعی را ایفا میکنند.
این افراد با مطرح کردن سوالات چالشبرانگیز، شما را وادار به فکر کردن درباره پیامدهای پنهان تصمیماتتان میکنند. آنها میتوانند کمک کنند سناریوهای بدترین حالت را تجسم کنید و از اشتباهات پرهزینه جلوگیری کنید. این صداهای مخالف، در حقیقت، سرمایهای ارزشمند برای رشد و بقای پایدار هستند. آنها نهتنها جلوی اقدامات پرریسک را میگیرند؛ بلکه کمک میکنند دیدگاههای جدیدی پیدا کرده و از دامهای فکری رایج دوری کنید.
این افراد، شما را از مسیرهایی که ممکن است در ظاهر جذاب باشند اما در نهایت به شکست منجر شوند، بازمیدارند و در مسیر کاهش ریسک در کسبوکار، نقش یک راهنمای مطمئن را ایفا میکنند.
درس از شکستها
شکست میتواند دردناک باشد؛ اما کیت کانینگهام معتقد است اشتباهات، فرصتهایی برای یادگیری هستند.
او میگوید: «اشتباه گناه نیست؛ مگر اینکه انکار شود!»
این یعنی پذیرفتن اشتباهات، ریشهیابی علل آنها و درس گرفتن از آنها، میتواند یک سرمایهگذاری ارزشمند باشد. برای کاهش ریسک در کسب کار، باید از شکستها بهعنوان یک منبع اطلاعاتی استفاده کنید. با ثبت درسهای آموخته شده، میتوانید از تکرار اشتباهات مشابه جلوگیری کرده و دانش سازمانی خود را افزایش دهید. این فرایند، اشتباهات را از یک پایان ناامیدکننده به یک آغاز جدید برای رشد تبدیل میکند.
یکپارچگی تیم با یک چشمانداز مشترک
یکی از قدرتمندترین استراتژیها برای کاهش ریسک در کسبوکار، ایجاد یک «تصویر نقاشیشده» از آینده است. این تصویر یک چشمانداز روشن و کاملا ملموس از موفقیت آینده سازمان ارائه میدهد که فراتر از یک شعار ساده است.
این تصویر به کارکنان کمک میکند هدف نهایی شرکت را درک کنند و تصمیمات روزمره خود را با اهداف بلندمدت همسو سازند.
وقتی تمام اعضای یک تیم تصویری مشترک از مقصد داشته باشند، میتوانند با هماهنگی بیشتری کار کنند و از تلاشهای موازی و بیهدف که منجر به اتلاف منابع و افزایش ریسک میشود، جلوگیری کنند.
این همسویی، نهتنها به افزایش کارایی و بهرهوری کمک میکند؛ بلکه به کاهش ریسک در کسبوکار نیز منجر میشود؛ زیرا هر فرد میداند که اقداماتش چگونه به موفقیت کلی سازمان کمک میکند. تصویر نقاشیشده، بهعنوان یک ابزار قدرتمند، ریسک ناشی از تصمیمات غیرهمسو را از بین میبرد و سازمان را به یک واحد منسجم تبدیل میکند.
تبدیل بحران به فرصتی برای کاهش ریسک در کسب و کار
جی آبراهام، یکی از مهمانان گفتگو، دیدگاههای نوآورانهای درباره تبدیل بحران به فرصتهای بیسابقه برای کاهش ریسک در کسب و کار ارائه داد. او بر این باور است که در شرایط بحرانی، منابع و فرصتهایی پدید میآیند که در حالت عادی بهسختی قابل دسترس هستند.
چشمانداز آبراهام شامل چند نکته کلیدی است:
پنجره همکاریهای استراتژیک
در دوران بحران، شرکتها بیش از هر زمان دیگری دنبال شراکتهای عمیق، سرمایهگذاریهای مشترک و همکاریهای تجاری هستند. این فرصتها اجازه میدهند با شرکتهای بزرگتری همکار شوید و از منابع آنها بهره ببرید که در نهایت به کاهش ریسک در کسبوکار منجر میشود.
فرصت بهدستآوردن داراییهای ارزشمند
بسیاری از شرکتها در بحران مالی آسیب میبینند. این شرایط، فرصتی برای به دست آوردن داراییهای ارزشمند آنها، مانند پایگاه مشتریان، کانالهای توزیع و برند، فراهم میکند؛ بدون اینکه نیاز به خرید کل کسبوکار باشد.
دسترسی به نیروی انسانی متخصص
در دوران بحران، تعداد زیادی از کارکنان ماهر و سطح بالا از کار خارج میشوند. این گروه آماده و در دسترس، فرصتی عالی برای جذب استعدادها با پیشنهادهای عملکردمحور است.
استفاده از نیروی فروش آماده
همچنین، تعداد زیادی از افراد جویای کار در حوزه فروش وجود دارند که میتوانید آنها را بهسرعت برای فروش محصولات جدید آموزش دهید.
بهعبارتدیگر، بحرانها منابع و افراد خاصی را آزاد میکنند که در شرایط عادی خیلی سخت میتوان آنها را جذب یا خریداری کرد؛ بااینحال باید به خاطر داشت این اقدامات، باید با شفافیت و اصول اخلاقی همراه باشند و شراکتها بهگونهای طراحی شوند که برای هر دو طرف سودمند باشند.
این رویکرد اجازه میدهد در بحران، بهجای غرق شدن، مسیر خود را برای رشد و کاهش ریسک در کسبوکار هموار کنید.
شراکتهای سطحی و مشارکتهای عمیق
جی آبراهام در ادامه دیدگاههای خود برای کاهش ریسک در کسبوکار، به اهمیت تمایز بین شراکتهای سطحی و عمیق اشاره میکند. او معتقد است یک همکاری واقعی باید فراتر از یک تبلیغ ساده یا قرار دادن یک لینک باشد.
شراکتهای سطحی
این نوع همکاریها اغلب به یک معامله تجاری ساده محدود میشوند، مانند پرداخت هزینه برای یک تبلیغ. این شراکتها معمولا اعتماد واقعی ایجاد نمیکنند و تاثیرگذاری آنها موقت است.
مشارکتهای عمیق
این نوع مشارکتها بر ایجاد ارزش و تقویت رابطه بلندمدت تمرکز دارند. جی آبراهام مثالهای عملی از این نوع مشارکتها را ارائه میدهد:
- خبرنامهها: به جای صرفا تبلیغ در یک خبرنامه، میتوانید با سردبیر آن برای ارائه محتوای آموزشی اختصاصی، برگزاری رویدادهای مشترک، یا ارائه بستههای خوشآمدگویی ویژه همکاری کنید.
- رستورانها: با رستورانهای محلی که در شرایط مالی دشوار قرار دارند، میتوانید راههای جایگزینی برای کسب درآمد ایجاد کنید. برای مثال، میتوانید به آنها در فروش محصولات مرتبط (مانند بستههای غذایی، دستورهای آشپزی یا محصولات سلامت) کمک کنید.
مشارکتهای عمیق نهتنها به کاهش ریسک در کسب کار کمک میکنند؛ بلکه با ایجاد روابط پایدار و ارزشآفرین، در طولانیمدت به رشد و موفقیت هر دو طرف منجر میشوند.
7 استراتژی برای کاهش ریسک در کسبوکار
بر اساس آموزههای کیت کانینگهام، جی آبراهام و دیگر کارشناسان، در اینجا هفت استراتژی مشخص و قابل اجرا برای کاهش ریسک در کسبوکار آورده شده که میتوانید از همین امروز آنها را به کار ببرید:
۱. اجرای پریمورتم
پریمورتم یک ابزار پیشبینی قدرتمند برای کاهش ریسک در کسبوکار است.
برخلاف یک بررسی که پس از شکست انجام میشود، در این تمرین، شما فرض میکنید پروژهتان از قبل شکست خورده است. قبل از شروع پروژه، به تیم خود بگویید: «یک سال از امروز گذشته و این پروژه به یک فاجعه تبدیل شده. چه چیزی باعث این اتفاق شد؟»؛ سپس، تمام دلایل احتمالی شکست را فهرست کنید.
این فرایند کمک میکند ریسکهای پنهان را شناسایی کرده و برای هر یک، یک اقدام پیشگیرانه طراحی نمایید. با پیشبینی شکست، از بروز فاجعه جلوگیری خواهید کرد.
۲. پاسخ به سه سوال کلیدی
قبل از هر تصمیم استراتژیک، باید ریسک و پاداش آن را به دقت بسنجید. برای کاهش ریسک در کسبوکار، کیت کانینگهام سه سوال کلیدی را مطرح میکند:
- چه میزان سود احتمالی دارد؟
- چه میزان زیان احتمالی دارد؟
- آیا میتوانید با آن زیان کنار بیایید؟
ما معمولا در ارزیابی پتانسیل سود عالی عمل میکنیم؛ اما پتانسیل زیان را نادیده میگیریم. اگر زیان احتمالی از حد تحمل مالی یا روحی شما بیشتر است، یا از تصمیم صرفنظر کنید یا شرایط را مجددا طراحی نمایید.
۳. زمانِ تفکر منظم
در دنیای پرشتاب کسبوکار، توقف برای تفکر عمیق حیاتی است. کیت کانینگهام این عادت را سه بار در هفته، هر بار به مدت ۴۵ دقیقه، و بدون هیچگونه مزاحمتی انجام میدهد. این زمان اجازه میدهد تا:
- سوالات باز بپرسید: بهجای سوالات با پاسخ بله/خیر، سوالاتی را مطرح کنید که به ایدهپردازی منجر شوند.
- ایدههای بیشتری تولید کنید: بهجای یافتن یک راهحل، گزینههای مختلفی را بررسی کنید.
- تصمیمگیری آگاهانه داشته باشید: بهترین ایدهها را فیلتر کرده و با ذهنی آرام تصمیم بگیرید.
این عادت به تصمیمگیریهای آگاهانهتر و در نهایت به کاهش ریسک در کسبوکار کمک میکند.
۴. ساختن دفاع مالی و خطوط بقء
برای کاهش ریسک در کسبوکار، باید به همان اندازه که به رشد فکر میکنید، به بقا نیز بیندیشید. یک سیستم دفاعی مالی قوی شامل موارد زیر است:
- حداقل نقدینگی: حداقل نقدینگی مورد نیاز برای ۶ تا ۱۲ ماه آینده را مشخص کنید.
- خطوط اعتباری اضطراری: با بانکها و موسسات مالی، خطوط اعتباری اضطراری ایجاد کنید.
- پلنهای کاهش هزینه: در صورت لزوم، پلنهای کاهش هزینهها را از قبل آماده کنید.
این اقدامات کمک میکنند در شرایط بحرانی، مقاومت کنید.
۵. ایجاد هیئت مشاوران صادق
رهبران اغلب در تصمیمگیریها تنها هستند. برای کاهش ریسک در کسبوکار، خود را با افرادی باهوش و باتجربه احاطه کنید که صادقانه به شما «نه» بگویند.
این مشاوران میتوانند سوالات چالشبرانگیز مطرح کرده و شما را از تصمیمات عجولانه دور نگه دارند. این افراد نباید صرفا «بلهگو» باشند؛ بلکه باید دیدگاههای متفاوتی ارائه دهند تا از اشتباهات پرهزینه جلوگیری شود.
۶. بازنگری اولویتها و تخصیص منابع
یکی از بزرگترین مشکلات در سازمانها، عدم هماهنگی میان اولویتها و منابع است. کیت میگوید: «تغییر اولویت بدون تغییر تخصیص منابع، فقط یک آرزو است».
اگر اولویت جدیدی دارید، باید منابع (پول، زمان، نیروی انسانی) را نیز بهدرستی به آن اختصاص دهید. کاهش ریسک در کسبوکار تنها زمانی به نتیجه میرسد که تصمیمات استراتژیک با تخصیص منابع مناسب همراه شوند.
۷. استفاده اخلاقی از فرصتهای بحران
در شرایط بحرانی، فرصتهایی مانند شراکتهای عمیق، جذب استعدادهای ماهر و خرید داراییهای کلیدی فراهم میشود. از این فرصتها بهصورت اخلاقی و شفاف استفاده کنید.
با ایجاد شراکتهای برد-برد و جذب نیروهای متخصص، میتوانید در دل بحران به رشد پایدار دست یابید و در نهایت به کاهش ریسک در کسبوکار کمک کنید.

ارزیابی بدترین سناریو
برای کاهش ریسک در کسب و کار، ارزیابی دقیق و عددی بدترین سناریو قبل از هر تصمیم استراتژیک ضروری است. کیت کانینگهام یک تمرین ساده اما موثر را برای این منظور پیشنهاد میکند:
حداکثر سود منطقی را تخمین بزنید
در این مرحله، باید واقعبین باشید و از خوشبینی بیشازحد پرهیز کنید. «سود منطقی» بهمعنای سودی است که بر اساس دادهها و تحلیلهای منطقی قابل دستیابی باشد.
حداکثر زیان منطقی را تعیین کنید
بدترین حالت ممکن را در نظر بگیرید. در صورت شکست کامل، چه میزان از سرمایه، زمان یا اعتبار شما از بین خواهد رفت؟ این عدد، میزان واقعی ریسک را نشان میدهد.
میزان تحمل زیان را مشخص کنید
صادقانه به این سوال پاسخ دهید: «اگر این میزان زیان رخ دهد، آیا کسب و کار ما قادر به ادامه حیات است؟» اگر پاسخ منفی باشد، آن تصمیم بهشدت پرریسک است.
اقدامات حفاظتی را فهرست کنید
برای هر زیان احتمالی، راهحلهای حفاظتی مانند محدود کردن اهرم مالی، انجام آزمایشهای کوچک، بستن قراردادهای خروج منعطف یا استفاده از بیمه را در نظر بگیرید.
اگر پس از این تمرین، پاسخ نهایی شما «نه» باشد، باید آن تصمیم را کنار بگذارید یا آنقدر آن را بازطراحی کنید تا ریسک آن به سطح قابلتحمل برسد. این فرایند کمک میکند تصمیمات عاقلانهتری بگیرید و از سرمایه خود در برابر ضررهای بزرگ محافظت کنید.
دفترچه درسهای آموخته شده
همانطور که گفته شد برای کاهش ریسک در کسبوکار، یک شرکت باید فرهنگی را ایجاد کند که در آن شکست، نه بهعنوان یک گناه؛ بلکه به عنوان فرصتی برای یادگیری پذیرفته شود. در چنین فرهنگی، پنهانکاری و انکار اشتباهات جایی ندارد. همانطور که کیت کانینگهام میگوید، اشتباهات تنها زمانی که پذیرفته و از آنها درس گرفته شوند، به سرمایه ارزشمند تبدیل میشوند.
یک ابزار کلیدی در این فرایند، «دفترچه درسهای آموخته شده» است. ثبت مستمر و به اشتراکگذاری این درسها در میان تیمها، باعث میشود یک اشتباه مشخص فقط یک بار اتفاق بیفتد.
این دفترچه نهتنها به جلوگیری از تکرار اشتباهات کمک میکند؛ بلکه دانش سازمانی را نیز افزایش میدهد و تیم را برای مقابله با چالشهای آینده آماده میسازد؛ بهاینترتیب ریسکهای ناشی از اشتباهات گذشته به حداقل میرسد و سازمان بهسمت رشد پایدار حرکت میکند.
نیروی انسانی در دوران بحران
جی آبراهام تاکید میکند در شرایط بحرانی، بازار نیروی کار به دو قطب تقسیم میشود:
1. نیروهای کممهارت
2. افراد بسیار ماهر با شبکههای حرفهای گسترده که ناگهان برای تغییر وضعیت شغلی خود آماده میشوند.
این شرایط یک فرصت استثنایی برای کاهش ریسک در کسبوکار با جذب استعدادهای کلیدی فراهم میکند. برای جذب این افراد ارزشمند، به نکات زیر توجه کنید:
ارائه پیشنهادات عملکردمحور
این افراد دنبال پاداشهای مالی ثابت نیستند. بهجای آن، پیشنهاداتی را بر پایه عملکرد، سهام یا پاداشهای بزرگ ارائه دهید تا انگیزهای برای رشد و موفقیت مشترک ایجاد کنید.
ارزشگذاری بر روابط آنها
شبکه و روابط حرفهای این افراد را بهعنوان یک دارایی ارزشمند در نظر بگیرید. بازاریابی دهانی، معرفی مشتریان جدید و دسترسی به کانالهای توزیع، ارزش بسیار بالایی برای کاهش ریسک در کسبوکار شما دارد.
بررسی موانع قانونی
قبل از هرگونه همکاری، مطمئن شوید موانع قانونی مانند قراردادهای منع رقابت، مانعی برای همکاری با این افراد ایجاد نمیکند.
تاکید بر نقش و تاثیرگذاری
بهجای تمرکز بر حقوق و مزایا، تاکید کنید پیشنهاد شما فرصتی برای رشد سریع و داشتن یک نقش تاثیرگذار در شرکت است. این امر برای افراد باتجربهای که دنبال چالشهای جدید هستند، بسیار جذاب خواهد بود.
با درک ارزش واقعی این افراد و ارائه پیشنهادات جذاب، میتوانید از بحران بهعنوان فرصتی برای جذب بهترین استعدادها و تقویت بنیان کسبوکارتان استفاده کنید.
سطوح شراکت برای کاهش ریسک در کسبوکار
شراکتها برای کاهش ریسک در کسب و کار باید فراتر از معاملات ساده باشند و بهصورت یک طیف از تعهدات عمیق تعریف شوند. کیت کانینگهام پنج سطح از شراکت را برای رسیدن به این هدف معرفی میکند:
معرفی سطحی
این سادهترین نوع شراکت است که شامل قرار دادن یک لینک یا پست تبلیغاتی میشود. در این سطح، تعهد و ارزش بسیار کم است و تاثیر محدودی بر کاهش ریسک در کسبوکار دارد.
تبادل محتوایی
در این مرحله، شراکت به تبادل محتوا، مانند انتشار یک مقاله یا پیشنهاد در خبرنامه، ارتقا مییابد. این سطح از تعهد و ارزش، در مقایسه با سطح اول، بیشتر است.
همکاری فروش
این سطح نیاز به هماهنگی بیشتری دارد و شامل ارائه بستههای مشترک و پیشنهادهای ویژه به مشتریان هر دو طرف است. این نوع همکاری، تاثیر قابلملاحظهای بر افزایش فروش و کاهش ریسک در کسبوکار دارد.
شراکت استراتژیک
در این سطح، دو شرکت برای همتامین رویدادها، تولید محتوای مشترک و مدیریت همزمان روابط مشتریان، به یکدیگر متعهد میشوند. این همکاری عمیقتر، به تقویت برند و کاهش ریسک در کسبوکار هر دو طرف کمک میکند.
همزیستی تجاری
این عمیقترین و قدرتمندترین نوع شراکت است که در آن منابع، دادهها، اسامی مشتریان و مسئولیتها بهصورت مشترک تقسیم میشوند. این سطح از همکاری، به شرکتها اجازه میدهد با یکدیگر بهعنوان یک واحد عمل کنند و به طور موثر ریسک را به حداقل برسانند.
برای موفقیت در هر یک از این سطوح، حفظ اعتماد از اهمیت بالایی برخوردار است. باید از برند شریک خود محافظت کنید، در معیارهای موفقیت شفاف باشید و ریسک و پاداش را بهصورت منصفانه تقسیم کنید تا شراکت بهصورت پایدار ادامه یابد.
نقشهراه ۹۰ روزه برای کاهش ریسک در کسبوکار
اگر دنبال راهکارهای عملی برای کاهش ریسک در کسبوکار هستید، این نقشهراه ۹۰ روزه کمک میکند خیلی سریع و بهصورت گام به گام، اقدامات لازم را پیادهسازی کنید:
هفته اول: تحلیل پیش از شکست
اجرای پریمورتم: در این هفته، یک جلسه پریمورتم برای سه تصمیم مهم آینده کسب و کار برگزار کنید. تمام دلایل احتمالی شکست را فهرست کرده و برای هر یک، اقدامات حفاظتی و پیشگیرانه را مشخص کنید. این تمرین کمک میکند ریسکهای پنهان را شناسایی و از بروز مشکلات در آینده جلوگیری کنید.
هفته دوم: تخصیص منابع هدفمند
بازنگری منابع: اولویتهای اصلی خود را مشخص کنید و سپس بودجه، نیروی انسانی و زمان لازم را برای هر یک از آنها به طور دقیق تخصیص دهید. بدون این کار، اولویتهای شما تنها در حد حرف باقی خواهند ماند.
هفته سوم: ایجاد زمان تفکر
برنامهریزی برای تفکر استراتژیک: «سه جلسه ۴۵ دقیقهای در هفته را برای خود یا مدیران ارشدتان به تفکر عمیق اختصاص دهید». سوالات کلیدی و الهامبخش را از قبل آماده کنید تا این زمان به ایدهپردازی و تصمیمگیریهای بهتر منجر شود.
هفته چهارم: شناسایی فرصتها
ایجاد شبکه ارتباطی: لیستی از افراد و کسبوکارهایی که میتوانید در شرایط بحرانی با آنها شراکت کنید یا جذبشان کنید، تهیه کنید. سپس، تماسهای اولیه را برقرار کنید تا زمینههای همکاری را بررسی نمایید.
ماه دوم: تشکیل تیم مشاوران
ایجاد هیئت مشاوران: یک هیئت مشورتی متشکل از سه تا پنج فرد متخصص و بیطرف تشکیل دهید. هدف از این جلسات، دریافت بازخوردهای صریح و هشدارهای مهم در مورد پروژههای اصلی است.
ماه سوم: اجرای آزمایشی
آزمون شراکتهای کمریسک: یک شراکت آزمایشی با ریسک و هزینه پایین را آغاز کنید. دادهها را در یک بازه ۳۰ تا ۶۰ روزه بررسی کنید. در صورت موفقیت، این شراکت را به سطح عمیقتری ارتقاء دهید تا به رشد و کاهش ریسک در کسبوکار شما کمک کند.
سوالات عملی برای کاهش ریسک در کسبوکار
کیت کانینگهام در کتاب خود مجموعهای از ۷۰۴ سوال را برای زمان تفکر ارائه میدهد که به رهبران کمک میکند تصمیمات آگاهانهتری بگیرند و به کاهش ریسک در کسبوکار بپردازند. این سوالات اجازه میدهند از زوایای مختلف به چالشها نگاه کنید و از دامهای فکری رایج دوری کنید. برخی از این سوالات عبارتند از:
- «اگر در عرض یک سال، همه چیز به بدترین حالت ممکن برسد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟»
- «چه چیزی در این تصمیم به صورت واضح قابل اندازهگیری است؟»
- «چه کسی میتواند به من بگوید «نه» و چرا؟»
- «کدام فرض اصلی ما حساسترین است و چگونه آن را تست کنیم؟»
- «چه کسی از این تصمیم سود میبرد و چه کسی متضرر میشود؟»
پاسخ صادقانه و منظم به این سوالات، کیفیت تصمیمگیری را به طور قابلتوجهی افزایش داده و در کاهش ریسک در کسبوکار کمک میکند.
کاهش ریسک در کسبوکار یک بازی بینقص نیست؛ بلکه یک عادت روزانه و یک طرز تفکر است. با درونی کردن درسهایی که آموختیم، میتوانید کسبوکاری بسازید که نهتنها در برابر طوفانها مقاومت کند؛ بلکه در دل بحرانها نیز فرصتهای پنهان را کشف کند.
برای ادامه این مسیر و کسب الهام بیشتر، پیشنهاد میکنیم مقاله «راز موفقیت در کسبوکار؛ درسهایی از برایان تریسی، تونی رابینز و جو پولیش» را در وبسایت مدیرسبز مطالعه کنید.
میانگین امتیاز 5 / 5. تعداد آرا: 1





