در این ویدیو میخواهیم به این سوال که چرا رشد کسبوکارمان متوقف شده است، بپردازیم. روی صحبتم با دوستانی است که تنبل نیستند، اهل تلاش هستند و شاید برای کسبوکارشان سالها تلاش میکنند، ولی نتیجه عالی نمیگیرند. شاید در گذشته اوضاع اینگونه نبود و زمانی که شما کسبوکارتان را شروع کردید، رشد خوبی داشتید، ولی الان به نقطهای رسیدهاید که تلاشگر هستید، مدام در حال پیشرفت هستید، دارای ایدههای جدید و کارهای متنوع هستید، ولی در حدی که توقع دارید سود یا درآمدتان بیشتر نمیشود؛ حتی اگر درآمدتان بیشتر شود، هزینهها نیز به همان نسبت بیشتر میشود و میبینید که سود در یک محدوده مشخصی متوقف شده است.
برای آشنایی با علت ریشهای این مشکل شاید بهتر باشد که با هم مراحل رشد یک کسبوکار را خیلی مختصر بررسی کنیم و ببینیم که در کجای کسبوکار هستیم؟ آیا با این مشکل مواجه شدیم و راهحلهای آن چیست؟
نمودار رشد کسبوکار
نموداری داریم که محور افقی آن زمان (t) و محور عمودی Growth یا (G) را نشان میدهد که میتواند معیارش همان درآمدی که کسب میکنید، رشد کارمندان و هر مورد دیگری که به رشد مربوط است، باشد.
فاز اولیه
اگر خط مستقیمی در نمودار بکشید، وقتی کسبوکار را تازه شروع میکنید، میبینید که اغلب زیر خط مستقیم قرار دارید؛ یعنی وقتی با زمان پیش میروید به همان نسبتی که توقع دارید رشد و درآمد بیشتر نمیشود. فرض کنید 6 ماه است که کسبوکارتان را شروع کردهاید، ماه اول تلاش کردید و درآمد 1 میلیون بوده است، ماه دوم تلاش بیشتری کردید و مجدد درآمدتان 1 میلیون بوده است، ماه سوم درآمدتان 1 میلیون و صد هزار تومان شده و همینطور که پیش رفتهاید احساس میکنید اصلا پیشرفتی در کار نبوده و این موضوع کاملا طبیعی است؛ چون در فاز اولیه یا راهاندازی کسبوکارتان هستید.
فاز رشد
در این فاز خیلی طبیعی است که رشد کمتر از تلاش است و متناسب با آن نیست. کمکم به یک فازی میرسید که به آن فاز رشد میگویند. در این فاز اگر خط راستی رسم کنید، میبینید که رشد، بیشتر از چیزی است که تصور میکنید. اغلب کارآفرینان و کسانی که یک شرکت یا کسبوکار راهاندازی میکنند شاید خیلی زود به این نقاط میرسند؛ یعنی درآمدهایشان خیلی بهتر از هزینههایشان است و کار توجیه دارد و فکر میکنند که شرایط همیشه همینطور باقی میماند. ولی این شیب کم میشود و کمکم بهجایی میرسد که میتوانید اسم آن را بلوغ کسبوکار بگذارید.
فاز بلوغ
به خط صافی که در نمودار است به انگلیسی Flat line میگویند؛ یعنی جایی که ما باوجوداینکه مثل قبل تلاش میکنیم، ایده میدهیم، کارمندان را زیاد میکنیم و تبلیغات بیشتری میدهیم، اتفاق چندانی نمیافتد و از لحاظ رشد این حس ایجاد میشود که دیگر متوقف شدهایم و توجیهی ندارد که این کسبوکار را با قدرت ادامه دهیم.
یکی از اصلیترین دلایل میتواند این باشد که به بلوغ کسبوکارتان رسیدهاید و قبل از این دوران شما انگیزه بیشتری داشتید، خیلی راحت از خود، وقت و انرژیتان فداکاری میکردید. کارمندان کمی داشتید و مدیریتشان آسان بود؛ ولی بهجایی میرسید که تصمیم و تغییر مهم لازم است که همان تغییر شخصیت خودمان بهعنوان کارآفرین است.
اغلب کسبوکارها وقتی به این نقطه میرسند در نهایت سقوط شروع میشود و کسبوکارشان از بین میرود؛ چون دیگر با دیدگاهها و شخصیت قبلی نمیتوانند کسبوکارشان را رشد دهند و این ایده، خیلی جالب است که اگر اصول کسبوکار را رعایت کنید، تا حدی میتوانید آن کسبوکار را رشد دهید. این رشد ربطی به کسبوکار یا شخصیت ندارد؛ ولی بهجایی میرسید که بعدازآن رشد کسبوکار مستقیما مربوط به شخصیتمان است و اگر فقط روی کسبوکار، کار کنید احتمالا با سقوط مواجه میشوید.
رشد چند برابر
در اینجا اتفاق کلیدی پیش میآید و رشد بزرگتری ایجاد میشود، اگر از اول آن شخصیت لازم را داشته باشید یا سعی کنید آن شخصیت لازم را کسب کنید. مهمترین پارامترهای آن شخصیت مناسب برای رشد مجدد، میتواند جرات و جسارت باشد. اگر جرات و جسارتمان کم بود تا این مرحله میتوانید پیش بروید ولی بعدازآن نه؛ چون باید تصمیمهایی بگیرید که شاید مقداری اعتبار یا سرمایههایمان را به خطر بیندازد.
بنابراین جرات و جسارت بسیار مهم است. اگر بخواهید از فاز بلوغ به یک رشد جدیدی برسید، باید مهارتهای مدیریتی خود را بیشتر کنید. بسیاری از کارآفرینان دوست دارند کارمندانشان در حد کمی باشند که بتوانند راحت نظارت کنند و همهچیز خوب پیش برود؛ ولی شاید نقطهای پیش بیاید که لازم باشد کارمندان بیشتری داشته باشید که حتی نمیتوان مستقیم آنها را مدیریت کرد و لازم است افرادی از کارمندان بهعنوان مدیران انتخاب کنید که آن افراد تعدادی از کارمندان را مدیریت کنند و تغییرات زیادی ایجاد کنید.
وقتی بلوغ اتفاق میافتد نقطهای است که باید تصمیم بگیرید دیگر نمیتوانید در اغلب جزئیات دخالت کنید و اغلب تصمیمات را بگیرید. خیلی از کارآفرینان در این مرحله متوقف میشوند و شاید بعد از مدتی کسبوکارشان به حدی برسد که ورشکست نمیشوند ولی ادامه دادن آن کار توجیهی ندارد و اگر هم کارآفرین آن کار را ادامه میدهد صرفا برای این است که کاری را شروع کرده و نمیخواهد آن را متوقف کند.
بسیارعالی
بسیار عالی
عالی بود
سخت ترین گردنه، گردنه رشد هست
واقعه درسته من دیدم یکی از دوستان داخل همین بلوغ، کسب کارش سقوط کرد.
ممنون
کاربردی و عالی بود
چیزی که در مدیر سبز به واقع دیده میشود و آنهم رشد مهارت و یادگیری و توسعه کار و واسپاری ، در عین صداقت و مهم تر از همه به روز بودن در حیطه دانش روز ، و عملگرایی به موقع…، این مقاله مصداق تلاش مدوام در سایه رهبری ارزشمند است در مجموعه مدیر سبز که توانسته با خلاقیت و استمرار در امر آموزش، مدرسان و کارآفرینان مدیران زیادی رو تحویل جامعه ارزشمند آموزش نماید، و این مرقومه اصلا” تعارف نیست، تیم قوی مدیر سبز با درایت و انتقال آموزشهای عالی و موثر توانسته تمامی نکات این مقاله رو پیاده سازی کند….درود بر همه عزیزان ارزش آفرین
بسیار عالی
توصیه میکنم کتاب منحنی دوم اقای چالز هندی را در خصوص رشد و قله و سقوط کسب کار ها را مطالعه کنید.
نکات ارزشمند و قابل اتکایی میتوانید بدست آورید.
از مطالب بسیار عالی مطرح شده در این مقاله خوب بسیار استفاده کردم و از اطلاعات بروز و خاص تیم خوب مدیر سبز بویژه آقای بقوسیان عزیز تشکر می کنم. البته جا داره خواهشی بکنم،
از اون دسته از دوستانیکه با برداشتن مطالب مدیر سبز اقدام به فروش پکیج های خودشون میکنند،
که بی زحمت دقت کنند در زمان کپی عینی محتوای دوره ها و مقالات به اشتباه متن کامنت ها رو یک موقع کپی پیست در پکیج هاشون نکنند! 🙂
سلام
برای کارافرینانی که کسب و کار را خودشان از صفر شروع کرده و همه کارها را انجام داده اند قطعا فاصله گرفتن از کار های اجرایی سخت خواهد بود ولی برای توسعه کسب و کار به فکر ، مطالعه و بررسی نیاز هست که اگر یک کار افرین وقت خود را به انجام کارهای اجرایی صرف کند فرصت لازم را نخواهد یافت لذا تغییر علی الخصوص در دنیای امروزه برای توسعه کسب و کار و باید گفت حتی برای بقای کسب و کار که با توسعه امکان پذیر می باشد امری اجتناب ناپذیر است هرچند سخت و بسیار سخت …
برای من مهمترین چالش این بود که باید از کار کمی فاصله بگیرم و به مسایل مدیریتی بیشتر فکر کنم. ترس از به مشکل خوردن کسب و کار بدون حضور مستمر خودم رو داشتم.تغییر همیشه با سختی شروع می شه.
ممنون مطلب بسیار عالی بود فقط می توان یک مطلب را به ان اضافه کرد و ان اینکه معمولا این نمودار برای سازمانهای است که توسط یک بنیان گذار بنا شده و غالبا تا مرحله رشد و بلوغ کاملا درست حرکت می کنند و در مرحله بلوغ دچار مشکل می شوند این مشکل می تواند مشکل بنیان گذار باشد که به ان تله بنیان گذار نیز می گویند و معمولا بنیان گذاران بدلیل اینکه تا این مرحله سازمان را خود پیش برده اند حاضر به تغییر نیستند مگر اینکه جرات و جسارت و شجاعت و تدبیر لازم را برای واگذاری سازمان و واحد های ان را به مدیران دیگر (خبره و با تجربه ) داشته باشند
جالب بود ممنون
ممنون جالب و عالی بود سپاس
با سلام و احترام؛
در خصوص منحني بلوغ اصرار و تاكيد بر جسارت و شجاعت صرف بنيان گذار الزاما بيانگر تمام ضرورتهاي يك كسب و كار نيست…!! شايد تدبير و دور انديشي موثرتر از شجاعت باشد…!! ذكر تنها يك خصوصيت فقط به عنوان مثال ميتواند درست باشد…
سلام
بله بسیار عالی👍👌
برای رشد بیشتر در کسبوکار و خروج از فاز توقف (flat line)، باید کسب و کار را scalable کنیم، انعطافپذیری (flexibility) بیشتری داشته باشیم، به سراغ تبلیغات بیشتر (با هزینه کردن) برویم و خودمان بیشتر “مدیریت” کنیم.
سپاس از شما.