امروز می‌خواهم درباره نحوه موفقیت در راه‌اندازی یک استارتاپ صحبت کنم. البته که 20 دقیقه برای گفتن همه چیز کافی نیست؛ اما سعی می‌کنم مهم‌ترین نکات رو بگویم. اولین و مهم‌ترین درسی که به استارتاپ‌ها آموزش می‌دهیم، این است که راز موفقیت شما در تولید محصولی است که خودش برای خودش تبلیغ کند؛ یعنی آنقدر خوب باشد که مردم نتوانند جلوی خود را بگیرند و مدام با بقیه در مورد محصول شما صحبت کنند.

 

محصولی که مردم درباره‌اش صحبت می‌کنند

بسیاری از استارتاپ‌ها همواره در پی یافتن راز موفقیت هستند و می‌خواهند باور کنند که این راز چیزی فراتر از ساخت یک محصول عالی است؛ زیرا دستیابی به چنین محصولی بسیار دشوار است. نکته اصلی دقیقا همین است. اگر بتوانید محصولی تولید کنید که به قدری خوب باشد که مردم به صورت خودجوش درباره آن صحبت کنند، 80 درصد مسیر موفقیت یک استارتاپ را پیموده‌اید.

اگر به موفق‌ترین شرکت‌هایی که می‌شناسید، مانند گوگل یا فیسبوک، فکر کنید، احتمالا از طریق یکی از دوستانتان با آنها آشنا شده‌اید که به شما گفته است: «این را امتحان کن، فوق‌العاده است». این موضوع نشان می‌دهد که باید به استانداردی دست یابید که مردم آن‌قدر از چیزی لذت ببرند که درباره آن با دیگران صحبت کنند و آن را معرفی کنند.

 

ساده و قابل فهم

یکی از نشانه‌های مهم برای محصولی که مشتریان آن را خودجوش به دیگران معرفی می‌کنند، سادگی و قابل فهم بودن آن است. اگر نتوانید در چند کلمه هدف و کارکرد محصول خود را توضیح دهید و واکنش اولیه حداقل برخی از مردم «اوه، این جالب است» نباشد، معمولا نشانه خوبی نیست. این موضوع می‌تواند نشان‌دهنده تفکر مبهم و نیازسنجی ناکافی در طراحی محصول باشد. به عبارت دیگر، اگر خودتان نتوانید به سادگی ارزش محصولتان را به دیگران منتقل کنید، چگونه انتظار دارید که مشتریان برای معرفی آن به دیگران ترغیب شوند؟

 

رشد نمایی در بازار

استارتاپ‌ها باید به دنبال بازاری باشند که پتانسیل رشد نمایی داشته باشد. این موضوع با یکی از بزرگ‌ترین اشتباهاتی که سرمایه‌گذاران در ارزیابی استارتاپ‌ها مرتکب می‌شوند، در ارتباط است. سرمایه‌گذاران همیشه می‌پرسند: «”نرخ رشد شما چقدر است؟» ما به نرخ رشد اهمیت زیادی می‌دهیم. سرمایه‌گذاران می‌توانند درآمد اندک فعلی را نادیده بگیرند، اگر شرکت به سرعت در حال رشد باشد.

اگر به مهم‌ترین استارتاپ‌ها فکر کنید، متوجه می‌شوید که آنها فعالیت خود را در بازارهای کوچک؛ اما با رشد سریع آغاز کرده‌اند. به عنوان مثال، بازار برنامه‌های آیفون 11 سال پیش وجود نداشت. شما باید بازاری را پیدا کنید که سالانه رشد می‌کند و بتوانید از این فرصت استفاده کنید.

 

تمایز بین روندهای واقعی و جعلی

یکی از نکات حیاتی دیگر، یادگیری تمایز بین روندهای واقعی و جعلی است. روند واقعی به چیزی گفته می‌شود که واقعا در حال رخ دادن است و روند جعلی چیزی است که وجود ندارد یا حداقل نه به این زودی‌ها. قبل از اینکه روی یک پلتفرم جدید سرمایه‌گذاری کنید، باید از واقعی بودن آن مطمئن شوید. یک ترفند آسان برای این کار وجود دارد: «روندهای واقعی معمولا شامل یک پلتفرم فناوری جدید هستند که کاربران اولیه به شدت از آن استفاده می‌کنند و درباره آن صحبت می‌کنند.

به عنوان مثال، وقتی آیفون برای اولین بار معرفی شد، بسیاری از مردم آن را نادیده گرفتند؛ زیرا تنها یک یا دو میلیون دستگاه در آن سال فروخته شد. کسانی که آیفون داشتند، هر روز ساعت‌ها از آن استفاده می‌کردند و آن را به مرکز زندگی خود تبدیل کرده بودند.

 

موسس مروج

نکته دیگری که برای موفقیت یک استارتاپ ضروری است، وجود حداقل یک موسس مروج در تیم است. این فرد که معمولا مدیرعامل شرکت نیز هست، باید با شور و اشتیاق فراوان، تمام دنیا را نسبت به هدف و فعالیت شرکت مجذوب و متقاعد کند. در واقع، این فرد نقش مروج اصلی شرکت را ایفا می‌کند. بدون وجود چنین فردی، دستیابی به موفقیت بسیار دشوار خواهد بود.

 

چشم‌انداز بلندپروازانه

داشتن یک چشم‌انداز بلندپروازانه نیز به موفقیت استارتاپ کمک می‌کند. البته نباید در بیان چشم‌انداز اغراق کنید؛ زیرا باعث دلسردی دیگران می‌شود. در عوض، باید اجازه دهید بلندپروازی شما به طور طبیعی و در طول زمان رشد کند. چشم‌اندازهای بلندپروازانه هیجان‌انگیز هستند و کار کردن برای دستیابی به آنها لذت‌بخش است.

 

استارتاپ سخت در مقابل استارتاپ آسان

در حال حاضر در سیلیکون ولی، راه‌اندازی یک استارتاپ سخت، آسان‌تر از راه‌اندازی یک استارتاپ آسان به نظر می‌رسد. دلیل این امر آن است که پروژه‌های بلندپروازانه برای افراد جذابیت بیشتری دارند و در شرایط فعلی، جذب نیروهای مستعد بسیار دشوار شده است. بنابراین، بسیار مهم است که به دنبال ایده‌ای باشید که واقعا اهمیت داشته باشد.

 

چشم‌انداز مطمئن

یکی دیگر از ویژگی‌های بارز موسسان موفق، داشتن دیدگاه مطمئن و واضح نسبت به آینده است. ممکن است گاهی در پیش‌بینی‌هایشان اشتباه کنند؛ اما اعتماد به نفس و قاطعیت آنها در بیان اهداف و مسیر آینده شرکت، نقش مهمی در موفقیت آنها دارد. این ویژگی با داشتن یک چشم‌انداز بلندپروازانه ارتباط تنگاتنگی دارد.

 

مزیت رقابتی

یکی از مهم‌ترین وظایف یک موسس، حفظ شتاب است. در چند سال اول فعالیت استارتاپ، هیچ‌گاه نباید از سرعت و تلاش خود بکاهید. استارتاپ‌ها برای رشد و بقا به شتاب نیاز دارند و اگر این شتاب را از دست بدهند، دوباره به دست آوردن آن بسیار دشوار خواهد بود.

 

مدل تجاری منطقی

برای موفقیت یک استارتاپ، داشتن یک مدل کسب‌وکار منطقی ضروری است. هرچند انتظار نمی‌رود که بنیان‌گذاران از همان ابتدا تمام جزئیات را مشخص کرده باشند؛ اما وقتی از آنها درباره نحوه کسب درآمد سوال می‌شود و طوری واکنش نشان می‌دهند که انگار اولین بار است با این سوال مواجه شده‌اند، نشانه خوبی نیست. این موضوع نشان می‌دهد که آنها به اندازه کافی به ابعاد مالی و تجاری کسب‌وکار خود فکر نکرده‌اند.

 

ویژگی‌های بهترین موسسان

پاول بوچیت، از شرکای Y Combinator، ویژگی‌های موسسان موفق را بررسی و آنها را در چهار ویژگی اصلی خلاصه کرد: صرفه‌جویی، تمرکز، وسواس و عشق. به اعتقاد بوچیت، این چهار ویژگی باید به وضوح در فعالیت‌های شما و تیم‌تان قابل مشاهده باشد.

 

چرا استارتاپ‌ها بزرگ می‌شوند

یکی از رموز موفقیت استارتاپ‌ها در مقایسه با شرکت‌های بزرگ، چابکی و سرعت عمل آنها در تصمیم‌گیری است. در شرکت‌های بزرگ، ایده‌های جدید برای شکوفا شدن، باید از مراحل متعدد تصمیم‌گیری و تایید مدیران مختلف عبور کنند. این فرایند پیچیده و زمان‌بر، مانند میدان مینی است که هر لحظه ممکن است با یک «نه» منفجر شده و ایده شما را نابود کند؛ اما در استارتاپ‌ها، به دلیل ساختار سازمانی مسطح‌تر و فرایندهای تصمیم‌گیری ساده‌تر، ایده‌ها با سرعت و آزادی عمل بیشتری شکوفا می‌شوند.

در مقابل، استارتاپ‌ها از آزادی عمل بسیار بیشتری برخوردارند. آنها می‌توانند ایده‌های نوآورانه خود را مستقیما به سرمایه‌گذاران ارائه دهند و در صورت جلب حمایت حتی یکی از آنها، به راحتی کار خود را آغاز کنند. این رویکرد چابک و فرصت‌طلبانه به استارتاپ‌ها این امکان را می‌دهد که ایده‌هایی را که ممکن است در شرکت‌های بزرگ به آنها توجهی نشود، آزمایش کرده و به دنبال فرصت‌های جدید باشند.

 

نتیجه‌گیری

در پایان، موفقیت در استارتاپ به معنای توانایی شما در شناسایی و استفاده از فرصت‌های موجود و حفظ انگیزه در تیم است. ایجاد محصولی که مردم درباره‌اش صحبت کنند، شناسایی بازارهای رشد سریع و داشتن یک تیم متعهد و خلاق، همگی از عوامل کلیدی موفقیت هستند. اگر بتوانید این نکات را در نظر داشته باشید، شانس موفقیت شما به طور قابل توجهی افزایش می‌یابد.