خلاصه کتاب رهبری دوشنبه صبح
خلاصه کتاب رهبری دوشنبه صبح
فهرست مطالب
4
(6)

کتاب رهبری دوشنبه صبح (۲۰۰۲) نوشته David Cottrell، یک راهنمای عملی برای مواجهه با چالش‌های واقعی رهبری است که مشاوره‌ای روشن و راه‌حل‌های قابل اجرا برای تبدیل شدن به یک رهبر موثر ارائه می‌دهد.

شاید این موقعیت را دیده‌ یا حتی تجربه کرده‌ باشید: «رهبری که در حجم بالای کار غرق شده، بین جلسات بی‌پایان گرفتار است، تحت‌فشار رسیدن به اهداف است و انگار فقط در حالت «زنده ماندن» حرکت می‌کند».

هرچه افراد بیشتر فشار می‌آورند، شرایط بدتر به نظر می‌رسد. روحیه کاهش می‌یابد، عملکرد متوقف می‌شود و زندگی شخصی آسیب می‌بیند. این مشکلات به‌دلیل کم‌کاری نیست؛ بلکه ناشی از نبود راهنمایی، وضوح و پشتیبانی است.

 

خروج از چرخه استرس و افزایش بهره‌وری

هر مدیری، چه تازه به مقام بالاتر رسیده باشد و چه سال‌ها تجربه رهبری داشته باشد، ممکن است خود را در وضعیت فشار مداوم، استرس و کاهش بهره‌وری بیابد؛ اما کتاب رهبری دوشنبه صبح، راهکارهایی عملی برای شکست این چرخه و بازپس‌گیری کنترل ارائه می‌دهد.

تمرکز بر اصول عملی و واقعی

موفقیت در رهبری، به نظریه‌های پیچیده و استراتژی‌های انتزاعی بستگی ندارد؛ بلکه آنچه مهم است، رسیدگی به امور واقعی است. برخی از امور واقعی و تاثیرگذاری که باید آن‌ها توجه شود عبارتند از:

  • استخدام افراد مناسب
  • مدیریت هوشمندانه زمان
  • حفظ استانداردها
  • راهنمایی تیم به شیوه‌ای موثر

با تمرکز بر این اصول، شما و تیم‌تان می‌توانید از حالت صرفاً «زنده ماندن» به پیشرفت و عملکرد واقعی برسید.

اقدام‌های عملی

در کتاب رهبری دوشنبه صبح، چند ایده کاربردی ارائه شده است که می‌توانید فورا با تیم خود اجرا کنید. اگر تابه‌حال احساس کرده‌اید تلاش‌های شما اثر کمی دارد، این توصیه‌ها مسیر روشنی برای بهبود بهره‌وری و افزایش انگیزه تیم فراهم می‌کنند.

 

اولویت‌بندی و هم‌راستا کردن تیم

یکی از اصول کلیدی کتاب رهبری دوشنبه صبح این است اولویت‌های خود را مشخص کرده و تیمتان را حول آن‌ها هم‌راستا کنید. وقتی یک رهبر در تمام جهات کشیده می‌شود، اغلب علت این است رهبر، هنوز مشخص نکرده است چه چیزی بیشترین اهمیت را دارد.

برای مثال جف، مدیر یکی از شرکت‌های Fortune 500، با پانزده گزارش مستقیم، دو موقعیت خالی و رئیسی که دائما گزارش می‌خواست، گرفتار این وضعیت بود. او بیشتر در حال واکنش به آشفتگی‌ها بود تا ایجاد مسیر روشن.

کارها انجام می‌شدند؛ اما کیفیت لازم را نداشتند. تیم مشغول بود؛ اما عملکرد موثری نداشت. می‌توان گفت مشکل واقعی حجم کار نبود؛ بلکه کمبود تمرکز و وضوح بود.

وضوح، هسته اصلی رهبری

رهبری با وضوح آغاز می‌شود. هر تیمی باید اولویت‌های اصلی خود را بداند؛ همان «چیز اصلی» که باید روی آن تمرکز کنند. بدون این دانش، افراد سردرگم می‌شوند، مشکلات جزئی را حل می‌کنند و به کارهایی می‌پردازند که فوری به نظر می‌رسند؛ اما تاثیر واقعی ندارند. وظیفه رهبر این است مسئله و وظیفه اصلی را تعریف کند و زمان و انرژی تیم را محافظت کند تا توجه آن‌ها روی مهم‌ترین امور متمرکز باشد.

ایجاد هم‌راستایی تیمی

جف فکر می‌کرد همه می‌دانند چه کاری باید انجام دهند؛ اما مربی او این فرض را به چالش کشید. وقتی نتایج کاهش یافته و اعضای تیم تحت‌فشار هستند، نشان می‌دهد «وضوح کافی» وجود ندارد.

یک راهکار عملی این است از هر عضو تیم بپرسید: «وظیفه اصلی شما چیست؟» اگر پاسخ‌ها متفاوت باشند، یعنی اولویت‌های تیم به‌درستی منتقل نشده‌اند. هم‌راستایی به‌صورت خودکار رخ نمی‌دهد و برای ایجاد آن، باید گفتگوهای هدفمند و مکرر انجام شود.

اولویت‌های اصلی باید قابل اجرا باشند

عبارت «اولویت‌های اصلی» تنها یک شعار نیست؛ بلکه باید کاملا عملی و قابل اجرا باشند. در تیم‌های کارآمد، این اولویت‌ها معمولا به سه بخش کلیدی تقسیم می‌شوند:

1. فراهم کردن ابزار و پشتیبانی لازم برای کارکنان
2. ارائه ارزش واقعی به مشتریان
3. دستیابی به نتایجی که سلامت و رشد کسب‌وکار را تضمین می‌کنند

وقتی هر فعالیت بر اساس این اولویت‌ها بررسی شود، تیم‌ها متمرکز و موثر عمل می‌کنند.

هم‌راستایی رو به بالا

به گفته کتاب رهبری دوشنبه صبح، هم‌راستایی فقط به‌سمت پایین اهمیت ندارد؛ بلکه هماهنگی با مدیران و سطوح بالاتر نیز حیاتی است. جف از رئیس خود ناراضی بود؛ زیرا او بیش‌ازحد بر داده‌ها تمرکز داشت و حمایت کافی ارائه نمی‌داد. رهبران موثر منتظر تغییر دیگران نمی‌مانند؛ بلکه مسئولیت ایجاد هماهنگی و ارتباط موثر را بر عهده می‌گیرند.

با مدیر خود گفتگو کنید، نیازهای او را بشناسید، نیازهای خود را بیان کنید و اولویت‌ها را شفاف توضیح دهید. این فرایند، اعتماد و حمایت متقابل ایجاد می‌کند.

وضوح، هم‌راستایی و مسئولیت‌پذیری، پایه‌های رهبری موفق هستند. بدون آن‌ها، حتی بااستعدادترین تیم‌ها ممکن است مسیر خود را گم کنند. با رعایت این اصول، اولویت‌های اصلی حفظ می‌شوند و پیشرفت واقعی ممکن می‌شود.

 

فرار از «سرزمین مدیریت» و ارتقای استانداردهای تیم

وقتی تیم‌ها عملکرد ضعیفی دارند، بسیاری از مدیران تمایل دارند عوامل بیرونی مانند حجم کار، حقوق یا فرهنگ کلی شرکت را مقصر بدانند؛ اما در واقع ریشه مشکل، اغلب در خود تیم و شیوه رهبری است. رهبری موثر با مسئولیت‌پذیری آغاز می‌شود و شامل سه وظیفه کلیدی است:

1. استخدام افراد توانمند
2. راهنمایی و آموزش برای ارتقای عملکرد
3. پایبندی به استانداردهای یکسان برای همه اعضای تیم

نادیده گرفتن این وظایف باعث می‌شود حتی بااستعدادترین اعضای تیم نیز فرسوده شده و تیم را ترک کنند.

اهمیت مالکیت رهبری

جف در کتاب رهبری دوشنبه صبح بیان می‌کند پس از گفتگو با دو کارمند کلیدی که اخیرا تیم او را ترک کرده بودند، پی برد مشکل اصلی در شیوه رهبری او بود؛ نه در شرکت. این کارکنان احساس می‌کردند نیازهایشان برآورده نمی‌شود، فشار کاری بسیار زیاد است و تلاش‌هایشان به‌درستی ارزیابی نمی‌شود.

استانداردهای تیم رعایت نمی‌شد و کسانی که عملکرد ضعیف داشتند به موقع اصلاح نمی‌شدند؛ درحالی‌که بهترین اعضای تیم، بار اضافی برای جبران کم‌کاری دیگران را تحمل می‌کردند.

استانداردها، فرهنگ تیم را شکل می‌دهند

یکی از نکات مهم کتاب رهبری دوشنبه صبح این است رهبران با استانداردهایی که تعیین و رعایت می‌کنند، فرهنگ تیم را می‌سازند.

اگر عملکرد ضعیف نادیده گرفته شود، این سطح به‌عنوان حداقل قابل‌قبول پذیرفته شده و کیفیت کلی تیم به‌تدریج کاهش می‌یابد. در چنین شرایطی، به‌جای تشویق به برتری، تیم به وضعیت متوسط و معمولی عادت می‌کند.

کارمندان با‌انگیزه متوجه می‌شوند  تلاش‌هایشان صرف جبران کم‌کاری دیگران می‌شود و این موضوع، انگیزه و تعهد آن‌ها را کاهش می‌دهد و در نهایت، یا از فعالیت جدی بازمی‌مانند یا تیم را ترک می‌کنند.

ارزیابی و دسته‌بندی اعضای تیم

یک گام عملی که در کتاب رهبری دوشنبه صبح مطرح شده، «ارزیابی صادقانه تیم» است. اعضای تیم را می‌توان به سه گروه تقسیم کرد:

1. ستارگان درخشان: کسانی که به طور مستمر عملکرد عالی دارند و دیگران را حمایت می‌کنند.

2. ستارگان میانی: کسانی با پتانسیل خوب یا عملکرد گذشته قابل‌قبول، که نیاز به راهنمایی یا تعیین اهداف واضح دارند.

3. ستارگان ضعیف: کسانی که حداقل تلاش را می‌کنند یا عملکرد تیم را پایین می‌آورند.

اگر ستارگان ضعیف هنوز در تیم حضور دارند، این تصمیمی است که رهبر باید مسئولیت آن را بپذیرد. این گروه باید آموزش و هدایت شوند و در صورت بهبود نیافتن، تصمیم جدی برای تغییر آن‌ها گرفته شود. این اقدام، نه تنبیه؛ بلکه رعایت عدالت و استانداردهای تیمی است.

ستارگان درخشان باید همواره توسعه و پاداش داده شوند و ستارگان میانی، نیاز به اهداف روشن و بازخورد مداوم دارند تا پیشرفت کنند.

خروج از «سرزمین مدیریت»

رهبران باید از فضای موسوم به «سرزمین مدیریت» خارج شوند؛ جایی که راه‌حل‌های سطحی، انتظارات مبهم و سیاست‌، جای رهبری واقعی را می‌گیرد.

در این محیط، بازخوردها مبهم است، حقیقت‌ها گفته نمی‌شوند و تصمیمات بر اساس ظاهر اتخاذ می‌شوند؛ نه نتایج. ترک این ذهنیت، به‌معنای ارتباط واقعی با تیم، گوش دادن فعال و عمل بر اساس آموخته‌ها است.

تیم‌های عالی به صورت تصادفی شکل نمی‌گیرند. آن‌ها توسط رهبرانی ساخته می‌شوند که استانداردها را تعریف می‌کنند، افراد را توسعه می‌دهند و عملکرد ضعیف را نادیده نمی‌گیرند. رعایت این اصول، از مهم‌ترین آموزه‌های کتاب رهبری دوشنبه صبح برای ایجاد تیم‌های موفق و پایدار است.

 

استخدام سخت‌گیرانه و اجتناب از کوتاه کردن مراحل جذب

یکی از مهم‌ترین تصمیماتی که یک رهبر می‌گیرد، انتخاب اعضای تیم است. همان‌طور که کتاب رهبری دوشنبه صبح اشاره می‌کند، استخدام صرفا پر کردن یک جای خالی نیست؛ بلکه ساختن عملکرد، فرهنگ و ثبات آینده کل تیم را شکل می‌دهد. انتخاب درست اهمیت زیادی دارد و اشتباه می‌تواند همه‌چیز را به‌هم بزند.

جف این نکته را پس از یک هفته پرچالش یاد گرفت. او به‌تازگی یکی از اعضای با عملکرد بالا را به‌دلیل نقض قوانین تیم اخراج کرده بود. این تصمیم، هرچند دشوار؛ اما یک حقیقت مهم را روشن کرد:« رهبری یعنی اتخاذ تصمیماتی که از یکپارچگی بلندمدت محافظت می‌کنند؛ نه راحتی کوتاه‌مدت». با سه موقعیت خالی برای پر کردن، جف می‌خواست سریع عمل کند؛ اما مربی او، او را تشویق کرد در استخدام سخت‌گیر باشد.

استخدام سخت‌گیرانه

استخدام سخت‌گیرانه به‌معنی بالا بردن معیارها، نه فقط برای متقاضیان؛ بلکه برای کل فرآیند استخدام است. هر جای خالی باید به‌عنوان یک فرصت دیده شود؛ نه یک مشکل.

هر استخدام، تیم شما را شکل می‌دهد؛ بنابراین کسب جایگاه در تیم باید یک امتیاز و افتخار باشد. وسوسه سرعت عمل، به‌ویژه وقتی یک جای خالی انرژی و زمان شما را می‌گیرد، بسیار زیاد است؛ اما عجله، اغلب به انتخاب‌های نامناسب، عملکرد ضعیف و نارضایتی تیم منجر می‌شود.

استخدام افراد مناسب

کلید موفقیت در این است فقط افراد مناسب را استخدام کنید. افراد مناسب انرژی، مسئولیت‌پذیری و هم‌راستایی با اهداف تیم را به همراه می‌اوردند؛ درحالی‌که افراد نامناسب می‌توانند اصطکاک ایجاد کنند، زمان تیم را هدر دهند و باعث ترک اعضای خوب شوند.

یک استخدام اشتباه می‌تواند بیش از هر رقیب خارجی به تیم آسیب بزند.

آماده‌سازی و فرایند ساختارمند

برای اجتناب از اشتباه، آمادگی کامل ضروری است. رهبران باید با انتظارات واضح، سوالات آماده و برنامه ساختارمند وارد مصاحبه شوند. هیچگاه نباید به‌صورت بداهه عمل کرد. دقیقا بدانید چه ویژگی‌هایی برای تیم حیاتی است و سوالات خود را طوری طراحی کنید که این ویژگی‌ها را آشکار کنند.

جف تشویق شد از قاعده سه‌تایی استفاده کند. این قاعده به این صورت است: «حداقل سه متقاضی واجد شرایط را برای هر موقعیت مصاحبه کند، هر کدام را حداقل سه بار مصاحبه کند و بازخورد حداقل سه ارزیاب را دریافت کند».

این روش دیدگاه‌ها را گسترده‌تر و سوگیری را کاهش می‌دهد و همچنین فرایند را به‌اندازه‌کافی کند می‌کند تا تصمیمات بهتری گرفته شود.

هرگز استانداردها را پایین نیاورید

قانون نهایی، ساده اما غیرقابل مذاکره است: «هرگز استانداردهای خود را پایین نیاورید».

اگر متقاضی معیارها را برآورده نمی‌کند، به جستجو ادامه دهید. صرفا برای پر کردن یک جای خالی، کوتاه آمدن در بلندمدت هزینه‌بر خواهد بود. زمان صرف شده برای استخدام سخت‌گیرانه امروز، مشکلات کمتر و نتایج بهتر فردا را تضمین می‌کند.

 

کنترل زمان خود را در دست بگیرید؛ وگرنه زمان شما را کنترل می‌کند

جف در کتاب رهبری دوشنبه صبح تاکید می‌کند هر رهبر، در مقطعی با این چالش مواجه می‌شود که زمان کافی برای انجام همه کارها وجود ندارد. حجم زیاد وظایف، وقفه‌ها و جلسات متعدد، باعث می‌شود مهم‌ترین فعالیت‌ها به حاشیه رانده شوند. جف نیز با همین مشکل روبه‌رو بود و با وجود پیشرفت در استخدام و شفاف‌سازی وظایف تیم، احساس می‌کرد زمانش از دستش می‌لغزد.

یکی از درس‌های کلیدی کتاب رهبری دوشنبه صبح این است: «زمان شما مسئولیت شما است».

مدیریت زمان

مدیریت زمان به‌معنی پیدا کردن یک ساعت جادویی اضافی در روز نیست؛ بلکه تصمیم‌گیری بهتر و استفاده هوشمند از ساعات موجود است. بیشتر افراد نمی‌توانند بیشتر از حد توان کار کنند؛ اما می‌توانند هوشمندانه‌تر کار کنند. این به‌معنی شناسایی منابع هدررفت زمان و اصلاح آن‌ها قبل از انباشته شدن است.

وضوح زمان

ابتدا نیاز است بدانید زمان خود را کجا صرف می‌کنید. پیگیری زمان، فقط به مدت دو هفته می‌تواند نشان دهد انرژی شما صرف چه فعالیت‌های کم‌ارزشی می‌شود یا چه مواردی شما را از مسیر اصلی منحرف می‌کند.

پس از تعیین این موارد، تصمیم‌گیری آسان‌تر می‌شود: «کارهای غیرضروری را حذف یا سرعت انجامشان را افزایش دهید و زمان بیشتری برای فعالیت‌های مهم سرمایه‌گذاری کنید».

سه حوزه با بیشترین بازدهی

کتاب رهبری دوشنبه صبح، سه حوزه که تمرکز بر آن‌ها منجر به کنترل بهتر زمان می‌شود را مطرح می‌کند:

۱. اولویت‌بندی
قانون ۸۰/۲۰ نشان می‌دهد بخش عمده نتایج، از سهم کوچکی از تلاش‌ها به‌دست می‌آید. رهبران باید فعالیت‌هایی را که بیشترین تاثیر را دارند شناسایی کرده و زمان و انرژی خود را برای آن‌ها متمرکز کنند. هر وظیفه را تنها یک‌بار بررسی کنید: «یا انجام دهید، یا ثبت و برنامه‌ریزی کنید، یا کنار بگذارید و دیگر به آن بازنگردید».

۲. مدیریت وقفه‌ها
وقفه‌ها بزرگ‌ترین عامل هدررفت زمان هستند. ابتدا مشخص کنید چه افرادی و به چه دلایلی شما را از مسیر اصلی منحرف می‌کنند؛ سپس راهکارهایی برای مدیریت این وقفه‌ها به کار ببرید. مکالمات غیرمنتظره را کوتاه نگه دارید و به‌طور مستقیم از تیم بپرسید چه رفتارهایی از شما، زمان آن‌ها را هدر می‌دهد. پاسخ‌ها ممکن است بسیار آموزنده و حتی شگفت‌انگیز باشد.

۳. مدیریت جلسات
جلسات یا ارزش افزوده ایجاد می‌کنند یا زمان را هدر می‌دهند. حرفه‌ای‌ها بیش از ۲۰۰ ساعت در سال را صرف جلسات بی‌ثمر می‌کنند. جلسات باید با هدف مشخص برگزار شوند، سر وقت شروع و پایان یابند و ابتدا موارد حیاتی پوشش داده شوند. تاخیر یا تکرار محتوا را تشویق نکنید و به‌هیچ‌عنوان صرفا به‌دلیل برنامه‌ریزی در تقویم، جلسه برگزار نکنید.

در نهایت رهبران دو گزینه دارند؛ یا اجازه دهند زمان از دست برود یا مالکیت آن را در دست بگیرند. کاهش فعالیت‌ها همیشه گزینه نیست؛ بنابراین تنها راه واقعی، کار هوشمندانه‌تر است.

 

منابع انگیزه تیم

رهبری قوی فقط به هدایت، تصمیم‌گیری یا انضباط محدود نمی‌شود؛ بلکه درباره ایجاد انگیزه پایدار است؛ انگیزه‌ای که فراتر از حقوق و ارزیابی‌های عملکرد ادامه پیدا کند. همان‌طور که کتاب رهبری دوشنبه صبح تاکید می‌کند، هر عضو تیم هر روز با یک ظرف نامرئی از انرژی، انگیزه و تعهد وارد محیط کار می‌شود و وظیفه رهبر این است این ظرف را پر نگه دارد.

جف این درس را وقتی آموخت که از مدیریت صرف، به رهبری معنی‌دار منتقل شد. استخدام افراد مناسب و بهبود مدیریت زمان مهم بود؛ اما پیشرفت واقعی زمانی حاصل شد که او به تاثیر اقدامات خود بر انگیزه تیم توجه کرد.

افراد نه‌تنها به یک ساختار واضح؛ بلکه به تقدیر، ارتباط موثر و احساس هدفمندی نیز نیاز دارند.

 

چهار روش کلیدی برای بالا بردن انگیزه تیم

برای اینکه تیم شما انرژی و انگیزه بالایی داشته باشد، باید به‌طور فعال روی بالا بردن منابع انگیزه اعضا تمرکز کنید. در ادامه، چهار روش عملی برای تقویت انگیزه و حفظ تعهد تیم ارائه شده است:

1. شفاف‌سازی اهداف اصلی

افراد باید دقیقا بدانند چه‌چیزی اهمیت دارد. بدون اولویت‌های واضح، سردرگمی بر تیم حاکم می‌شود و انگیزه کاهش می‌یابد. جف اهداف اصلی را برای تیم تعریف کرده بود؛ اما تکرار و تقویت این اهداف در تصمیمات روزانه و گفتگوهای تیمی، همان چیزی است که انگیزه را زنده نگه می‌دارد.

2. ارائه بازخورد مستمر و مشخص

ارزیابی سالانه کافی نیست. بازخورد باید به موقع، صادقانه و مرتبط با مسائل مهم برای هر عضو تیم باشد. تعریف و تمجید مبهم فایده‌ای ندارد؛ بلکه شناسایی مشخص و به‌موقع، تفاوت واقعی ایجاد می‌کند.

3. ابراز توجه و اهمیت به افراد

علاقه واقعی ارتباط ایجاد می‌کند. اقدامات کوچک، مانند ارسال پیام تشکر، تهیه قهوه یا پرسش درباره خانواده یک عضو تیم، نشان می‌دهد افراد نه‌تنها برای عملکردشان؛ بلکه برای شخصیت و وجودشان نیز ارزشمند هستند.

رهبرانی که به طور مداوم مشارکت‌ها را می‌شناسند، پیشرفت‌ها را جشن می‌گیرند و خوب گوش می‌دهند، انگیزه تیم را بالا نگه می‌دارند.

4. به‌اشتراک‌گذاری نتایج تیم

همه می‌خواهند بخشی از یک تیم موفق باشند. اعضای تیم را از عملکرد کل تیم مطلع نگه دارید. موفقیت‌ها را با هم جشن بگیرید و درباره شکست‌ها صادق باشید. وقتی افراد بدانند تلاششان چگونه به اهداف تیم کمک می‌کند، متعهد و درگیر باقی می‌مانند.

 کتاب رهبری دوشنبه صبح

 

خلاصه کتاب رهبری دوشنبه صبح

پیام اصلی کتاب رهبری دوشنبه صبح نوشته دیوید کوترل این است رهبری موثر، با وضوح، مسئولیت‌پذیری و مالکیت شروع می‌شود. رهبران قوی با نیت مشخص استخدام می‌کنند، به طور مستمر تیم را هدایت و آموزش می‌دهند و استانداردهای بالایی را حفظ می‌کنند.

انگیزه افراد زمانی رشد می‌کند که احساس تقدیر، حمایت و هم‌راستایی با هدفی روشن داشته باشند. زمان باید با تمرکز و انضباط مدیریت شود و یکپارچگی، همیشه نسبت به راحتی کوتاه‌مدت اولویت دارد. اعتماد در تیم، از طریق اقدامات مداوم و واقعی ایجاد می‌شود.

تیم‌ها زمانی موفق می‌شوند که رهبران، انرژی و انگیزه اعضا را بالا ببرند؛ نه اینکه آن‌ها را تخلیه کنند. پیشرفت واقعی زمانی آغاز می‌شود که بهانه‌ها کنار گذاشته شده و مسئولیت‌پذیری جایگزین آن شود.

 

پیشنهاد نهایی

همان‌طور که در کتاب رهبری دوشنبه صبح دیدیم، رهبران موفق با وضوح، مسئولیت‌پذیری و استانداردهای بالا تیم خود را هدایت می‌کنند. مدیریت کارمندانی که رفتار یا عملکردشان چالش‌برانگیز است نیز، یکی از آزمون‌های اصلی رهبری است.

برخورد با افراد دشوار نیازمند ترکیبی از تعیین انتظارات شفاف، ارائه بازخورد مشخص، حفظ انگیزه و مدیریت زمان هوشمندانه است. اگر رهبر به‌طور مداوم منابع انگیزه را بالا نگه دارد و استانداردهای تیم را حفظ کند، حتی اعضای چالش‌برانگیز نیز می‌توانند عملکرد بهتری داشته باشند و بخشی از موفقیت تیم شوند.

برای کسب اطلاعات بیشتر و بررسی دقیق‌تر راهکارهای عملی در این زمینه، پیشنهاد می‌کنیم مقاله «مدیریت کارمندان چالش‌برانگیز» را در سایت مدیرسبز مطالعه کنید.

این مقاله دید روشنی به مدیران می‌دهد و راهکارهای عملی ارائه می‌کند تا بتوانند تیم خود را با وضوح، انگیزه و استانداردهای بالا هدایت کنند. با بهره‌گیری از این اصول، حتی در مواجهه با کارمندان چالش‌برانگیز، مدیران قادر خواهند بود اعتماد بسازند، انگیزه تیم را حفظ کنند و عملکرد کلی سازمان را بهبود بخشند.

 

میانگین امتیاز 4 / 5. تعداد آرا: 6

60 درصد تخفیف روی همه دوره‌ها به مناسبت 17 سالگی مدیر سبز