هدف آرمانی، یک چشم‌انداز ویژه به‌سوی آینده‌ای است که هنوز وجود ندارد و برای اینکه یک هدف آرمانی، سمت‌وسوی کارمان را مشخص کند، الهام‌بخش ما برای فداکاری باشد و ماندگاری خود را نه صرفا در شرایط کنونی بلکه برای نسل‌های بعد نیز حفظ کند، باید پنج استاندارد را رعایت نماید. آن دسته از افرادی که از آرمانی بودن بیانیه هدف، ماموریت یا چشم‌انداز خود اطمینان ندارند یا آن‌هایی که علاقه‌مندند تا هدفی آرمانی را برای رهبری خود برگزینند، می‌توانند از این استانداردها به‌عنوان یک آزمون ساده بهره بگیرند.

1. برای یک مقصود مشخص باشد

اهداف آرمانی چیزی است که به‌پای آن می‌ایستیم و به آن باور داریم، نه چیزی که علیه آن کار می‌کنیم. وقتی عصبانی یا وحشت‌زده هستیم، به‌شدت احساساتی می‌شویم و کنترل خودمان را از دست می‌دهیم؛ اما کار برای یک مقصود مشخص، موجب الهام‌بخشی و هدفمندی ما می‌شود.

این مقصود مشخص، روح انسان را شعله‌ور کرده و وجودمان را سرشار از امید و خوش‌بینی می‌کند. کار علیه یک هدف به بدنام کردن، ارائه یک تصویر شیطانی یا نفى رقبا ختم می‌شود؛ اما کار برای یک هدف، همه را دعوت می‌کند تا به این جنبش مشترک بپیوندند.

وقتی علیه یک هدف کار می‌کنید، توجه خود را معطوف به ارائه واکنش به حرکات دیگران خواهید کرد. اما وقتی برای یک هدف کار می‌کنید، توجهتان را بر ساخت یک آینده جدید می‌گذارید و قوه تجسمتان را فعال خواهید کرد.

2. پذیرا باشید

آغوش خود را برای تمامی افرادی که خواهان کمک‌رسانی هستند بگشایید. انسان‌ها دوست دارند بخشی از یک جامعه باشند. این حس تعلق را دوست داریم. از عضویت در یک گروه لذت می‌بریم.

هدف آرمانی هم در نقش یک دعوت‌نامه عمل کرده و ما را ترغیب می‌کند تا به گروه بپیوندیم و هدفی فراتر از خودمان را به‌پیش ببریم. وقتی واژگان هدف آرمانی، به ما کمک می‌کنند تا نسخه مثبت، ویژه و متفاوتی را برای آینده‌مان تصور کنیم، جنبشی را در درونمان راه می‌اندازند تا دستمان را بالا بیاوریم و به دیگران بپیوندیم.

بیانیه هدفی که با مهارت نوشته‌ شده، تشویقمان می‌کند تا ایده‌ها، زمان، تجربه و هر آنچه می‌تواند به‌پیش چشم‌انداز جدیدمان یاری برساند را ارائه دهیم.

3. خدمت محور باشد

یک هدف آرمانی باید حداقل شامل دو جناح باشد؛ مشارکت‌کننده‌ها و ذی‌نفعان. دهنده‌ها و گیرنده‌ها. مشارکت‌کننده‌ها چیزهایی نظیر ایده‌ها، سخت‌کوشی یا پول خود را اعطا می‌کنند تا به‌پیش هدف آرمانی یاری برسانند و گیرنده‌های این کمک‌ها نیز منتفع می‌شوند. برای خدمت محور بودن یک هدف آرمانی، باید شرایطی برقرار شود که عواید اصلی کمک‌های سازمان نه در اختیار مشارکت‌کننده‌ها بلکه در اختیار مردم قرار بگیرد.

4. منعطف باشد

در بازی نامحدود کسب‌وکار، هدف آرمانی باید بزرگ‌تر از محصولات ساخته‌شده و خدمات ارائه‌شده توسط ما باشد. در واقع محصولات و خدمات ما، بخشی از چیزهایی هستند که از آن‌ها برای پیشبرد هدف خود بهره می‌گیریم و خودشان یک هدف محسوب نمی‌شوند. اگر هدف خود را در قالب محصولات ترسیم کنیم، وجود سازمان مشروط به آن محصولات خواهد شد. ظهور هر فناوری جدید می‌تواند یک‌شبه محصولات، هدف و در واقع كل شرکت را منسوخ و باطل کند.

به‌عنوان نمونه ناشرانی که به‌جای انتشار ایده‌ها، هدف خود را صرفا محدود به چاپ کتاب کردند، فرصت سرمایه‌گذاری روی فناوری‌های جدید و پیشبرد هدف خود را پیدا نکردند. آن‌ها هم می‌توانستند آمازون یا کتاب‌خوان‌های الکترونیک و دیجیتال را اختراع کنند.

بازارها افت‌وخیز دارند، افراد می‌آیند و می‌روند، فناوری‌ها تکامل می‌یابند و محصولات و خدمات، خود را با ذائقه مشتریان و تقاضاهای بازار انطباق می‌دهند. به اهدافی نیاز داریم که ماندگار باشند و بتوانیم پیرامون آن‌ها مانور بدهیم. اهدافی که بتوانند در برابر تغییرات و بحران‌ها تاب بیاورند. برای بقا در بازی نامحدود، باید اهدافی ماندگار، منعطف و جاودان داشته باشیم.

5. آرمان‌گرایانه باشد

هدف آرمانی باید بزرگ، جسورانه و درنهایت دست‌نیافتنی باشد.